کلینیک مشاوره و روانشناسی بینش نوین

ساعت کاری مرکز: شنبه تا پنج شنبه، 10 تا 21

کلینیک روانشناسی و مشاوره بینش نوین

ساعت کاری مرکز:

شنبه تا پنج شنبه : 10 – 21

۹ نشانه سرد شدن در رابطه زناشویی که باید جدی بگیرید

حمایت نکردن زوج

یک رابطه زناشویی گرم و صمیمی چه موقعی به پایان خود می‌رسد؟ نشانه‌های سرد شدن در رابطه زناشویی چیست؟ این‌ها سوالاتی هستند که در شرایط عادی هرگز نمی‌خواهید به آن‌ها فکر کنید. زندگی مشترک و رابطه عاشقانه یک اتفاق پیچیده و البته عجیب است. هنگامی که رابطه عاشقانه شما و همسرتان به سوی سردی می‌رود، قطعا با چالش‌ها و مشکلات زیادی روبرو خواهید شد. کمرنگ شدن عشق و هیجان میان شما و همسرتان می‌تواند دلیلی باشد که به این سوال‌ها فکر کنید. اگر می‌خواهید با نشانه‌های سرد شدن در رابطه زناشویی و راه‌حل‌های آن آشنا شوید، تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.

9 نشانه سرد شدن در رابطه زناشویی که باید جدی بگیرید

سرد شدن در روابط زناشویی از چه زمانی رخ می‌ دهد؟

یک رابطه سالم و عاشقانه معیارهای مشخص و معینی داراد. تعهد، صمیمیت و شهوت ۳ رکن اساسی یک رابطه سالم و عاشقانه هستند. اینکه به رابطه میان خود و همسرتان وفادار باشید و خودتان را تنها متعلق به او بدانید، نشان از تعهد است. منظور از صمیمیت نیز همان احساس عشق و دوست داشتن است که همه با آن آشنایی دارند و معمولا در روزهای ابتدایی رابطه پررنگ‌تر است.

شهوت هم میل و کشش جنسی به شریک زندگیتان است که یک رابطه سالم را بنا می‌کند‌. با حذف یا کمرنگ شدن هر یک از این سه رکن، رابطه شما با مشکل مواجه خواهد شد و اگر برطرف نشود، سردی رابطه کم کم خود را نشان می‌دهد.

نشانه‌های سرد شدن در رابطه زناشویی

در مرکز مشاوره ای که کار آموزش زوجین و مشاوره پیش از ازدواج را انجام می دهد، این ۹ مورد را به عنوان نشانه‌های سرد شدن در رابطه زناشویی اشاره می کنند:

  1. نخستین نشانه سرد شدن رابطه زوجین این است که از لحاظ جنسی هیچ کشش و تمایلی به همسر خود ندارید و به اجبار تن به رابطه می‌دهید. حتی ممکن است مدت‌های طولانی را بدون رابطه جنسی سپری کنید (برای حل این مشکل، مشاوره جنسی بگیرید).
  2. حس می‌کنید دیگر به همسرتان علاقه ندارید و نمی‌توانید به او ابراز علاقه کنید یا بالعکس او حس علاقه‌ای نسبت به شما ندارد
  3. نسبت به کوچکترین رفتارها و عادت‌های طرف مقابلتان حساس شده‌اید و توانایی درک و تحمل او برای شما سخت شده است
  4. از زندگی متاهلی و وظایف زیاد آن خسته شده‌اید و دیگر میلی به تعهد و ادامه زندگی با همسرتان ندارید
  5. لذت نبردن از گفتگو و گذراندن وقتتان با همسرتان از دیگر نشانه‌های سرد شدن در رابطه زناشویی است. در این شرایط معمولا سعی می‌کنید از طریق راه‌های مختلف خودتان را سرگرم کنید
  6. نمی‌توانید منطقی با یکدیگر گفتگو کنید و صحبت‌های شما معمولا به دعوا ختم خواهد شد
  7. تفریح مشترکی ندارید و معمولا هرکس وقت خود را به تنهایی می‌گذارند
  8. اعتمادتان نسبت به همسرتان کاهش پیدا کرده و معمولا کارهای‌تان را از او مخفی می‌کنید
  9. دیگر همسرتان در الویت قرار ندارد و افراد یا کارهای دیگری را از او مهم‌تر می‌دانید

نشانه های سرد شدن در رابطه زناشویی

دلایل سرد شدن در رابطه زناشویی چیست؟

سرد شدن رابطه زناشویی از مشکلاتی است که متاسفانه امروزه به وفور در سطح جامعه دیده می‌شود. در این بخش از مقاله قصد داریم تعدادی از دلایل سرد شدن رابطه، نشانه های سرد شدن مرد و نشانه های سرد شدن زن را مورد بررسی قرار دهیم. تمامی این مشکلات را می توانید با رفتن به مشاوره خانواده درمان کنید:

خوشحالی نکردن در زندگی

روابط عاشقانه همیشه سرشار از فراز و نشیب هستند و حتی ممکن است در دوره‌هایی از زندگی احساس خستگی و عدم رضایت را تجربه کنید. اما در یک رابطه سالم، هر دو طرف متوجه هستند که این مراحل زودگذر است و در نهایت با گفتگو حل می‌شود. اما اگر این نارضایتی از بین نرود چه می‌شود؟ در واقع می‌توان گفت که احساس نارضایتی ماندگار از بارزترین دلایل سرد شدن در رابطه زناشویی است.

هنگامی که رابطه‌تان را بررسی می‌کنید و‌ اخرین باری که در کنار یکدیگر خوشحال بودید را به یاد نمی‌آورید، ناخودآگاه از هم دور می‌شوید.

حمایت نکردن زوج

دلیل اغلب روابط سرد، عدم حمایت و بی‌توجهی زوجین به یکدیگر است‌. اگر از شخصی که به او علاقه دارید حمایت نکنید، راهی جز فاصله گرفتن را برای او باقی نگذاشته‌اید. پس اگر می‌خواهید همیشه رابطه گرم و نزدیکی با شریک زندگیتان داشته باشید حتما از او حمایت کنید.‌

حمایت نکردن زوج

خیانت کردن

زمانی که حرف سرد شدن یک رابطه عاشقانه مطرح می‌شود، اولین دلیلی که به ذهن همه ما خطور می‌کند، خیانت همسر است. این دلیل کاملا درست است و یک دلیل مهم و عمده برای سرد شدن مرد یا زن در رابطه، محسوب می‌شود. دلیل خیانت در رابطه هرچیزی که باشد هرگز توجیه‌پذیر نیست و علاوه‌بر خودتان، به قلب و اعتماد شریک زندگی شما آسیب خواهد زد. علت سرد شدن زن در رابطه زناشویی اگر خیانت باشد، به سختی می توان آن را جبران کرد. 

نبود سلامت عاطفی

از نشانه های سردی مرد از زن و نشانه های سرد شدن زن از مرد، این است که یکی از زوجین از نظر احساسی سالم نیست. این مشکل می‌تواند از دلایل سرد شدن در رابطه زناشویی باشد. آیا همیشه به همسرتان شک دارید؟ آیا با کوچکترین رفتاری عصبی می‌شوید؟ آیا خودتان را از دیگران بهتر می‌دانید؟ همه این‌ها نشان‌دهنده‌ی یک روحیه ناسالم عاطفی است. برای برقراری یک رابطه پایدار، هر دو فرد باید از نظر عاطفی سالم باشند. اگر تنها یکی از زوجین از نظر احساسی سالم نباشد، رابطه با مشکل مواجه خواهد شد.

دروغ‌گویی

اگر به دنبال نشانه های سرد شدن رابطه هستید، بهتر است به خودتان هم نگاهی بیندازید. گاهی اوقات سرد شدن روابط زناشویی می‌تواند به خاطر دروغگویی باشد. دروغ‌گویی سلامت هر رابطه‌ای را به خطر می‌اندازد. هنگامی که همسرتان متوجه دروغ‌ها و پنهان‌کاری‌ شما می‌شود ناخودآگاه باور و اعتمادش را نسبت به شما از دست می‌دهد. پس برای جلوگیری از سرد شدن در رابطه زناشویی، دروغ‌گویی را کنار بگذارید، آنگاه خواهید دید که روابط شما و همسرتان خیلی سریع تغییر کرده و رو به بهبودی می‌رود. 

دروغ، اولین و سنگ بنای خیانت است. برای درمان، نوبت مشاوره خیانت همسر را رزرو کنید. 

درمان سرد شدن در رابطه زناشویی با مشاوره زوجین

نشانه های سرد شدن مرد از زن را می توان رفع کرد. برای درمان نشانه های سرد شدن زن از مرد هم همین موضوع وجود دارد. در روابط زوجین تضادهای دوگانه‌ای مشاهده می‌شود. زیرا برخی از آن‌ها به دنبال علاقه‌ای که به یکدیگر دارند مشكلات و اختلافاتشان را نادیده می‌گیرند و از سوی ديگر برخی از زوج‌ها از يك نوع سرسختی برخوردارند و از موضع دفاع می‌کنند كه ايجاد تفاهم پايدار را مشكل می‌كند. اگر اختلافات میان خود و همسرتان را نادیده می‌گیرید، در طولانی مدت به صورت خشمی انفجاری بروز خواهد کرد که می‌تواند عاملی برای جدایی و طلاق باشد. بهترين زمان مراجعه به مشاوره، در همان ابتدای اختلاف با همسر است. زيرا با پيشرفت اختلافات امكان برطرف کردن آن‌ها مشكل‌تر می‌شود. بنابراین باید نشانه های سرد شدن رابطه را جدی بگیرید. 

درمان سرد شدن در رابطه زناشویی با مشاوره زوجین

در جلسات مشاوره رابطه زوجین، با مطرح کردن مشکلات و صحبت درمورد آن‌ها و آموزش مهارت‌های لازم برای ازدواج، بهبود رابطه و افزایش همدلی یا درک متقابل میان زوجین اتفاق می‌افتد. در واقع منشا بسیاری از اختلافات به دلیل سو تفاهم‌های میان زوج‌ها است که با مشاوره به تدریج برطرف می‌گردد.

علت سرد شدن زن در رابطه زناشویی

جدای از نشانه های سرد شدن مرد از زن و زن از مرد، باید به فکر علت این اتفاق هم باشید. علت سرد شدن زن در رابطه را می‌توان یک یا چند مورد از موارد زیر دانست:

مردانی که برای دراز مدت همسر خود را ترک می‌کنند و به نوعی برای او ارزشی قائل نیستند زمینه سردی عاطفی همسرانشان را فراهم می‌کنند.

انتقاد کردن از زن و سرزنش او، یکی دیگر از دلایل سرد شدن در رابطه زناشویی از سوی زن است.

برخلاف باور اغلب مردان، زنان فقط به پوشاک و خوراک نیاز ندارند. مهم‌ترین و اصلی‌ترین نیاز یک زن توجه روحی و عاطفی است که نبود آن می‌تواند به سردی زن منجر شود.

علت سرد شدن زن در رابطه زناشویی

دلیل دیگری که موجب سرد شدن در رابطه زناشویی از سمت زن می‌شود، اطلاع نداشتن از قوانین و اصول روابط زناشویی است. یک رابطه زناشویی غیر اصولی باعث عدم پایداری رابطه بین زن و شوهر و در نتیجه سردی زن از مرد خواهد شد.

مردانی که بیش از حد به ظاهر و سر و وضع زن اهمیت می‌دهند و دائم از اندام و لباس‌های همسرشان ایراد می‌گیرند، زمینه‌ی سرد شدن رابطه زناشویی از سوی زن را رقم می‌زنند.  

 

از کجا بفهمیم رابطه سرد شده؟

دیدن و فهمیدن نشانه های سرد شدن مرد از زن و نشانه های سرد شدن زن از مرد کار سختی نیست. هر زمانی که دیگر رابطه تان مثل گذشته نیست و اهمیت چندانی هم به بهبود وضع موجود نمی دهید، می توانید نشانه های سرد شدن رابطه را ببینید. در برخورد با نشانه های سرد شدن زن و نشانه های سرد شدن مرد، مهم این است که در کجای کار قرار دارید. اگر به بازگشت رابطه سالم قبلی فکر می کنید، باید برای بهبود نشانه های مردی که از رابطه سرد شده و زنی که دست از زندگی کشیده، تلاش کنید. اما اگر به دنبال رابطه عاظفی پایدار نیستید و خیلی برایتان اهمیت ندارد، احتمالا به مشاوره طلاق بیش از مشاوره های دیگر نیاز دارید. 

مشاوره روانشناسی تلفنی

مشاوره تلفنی از ساعت ۱۰ صبح تا ۹ شب | شنبه تا پنجشنبه

مشاوره روانشناسی تلفنی

مشاوره تلفنی از ساعت ۱۰ صبح تا ۹ شب
شنبه تا پنجشنبه

60 پاسخ

  1. سلام خسته نباشید خدمت شما، خانم پنجشنبه ها باهام سرد شده گاهی اوقات فکر طلاق میزنه سرم ۲تا بچه هم داریم چیزی از لحاظ مالی عاطفی کم نمی‌زارم هر چه فکر میکنم چکار کردم که از سرد شده کل از من سرد حتی دیسک کمر داشتم موقعی که درد داشتم واسم اهمیت نمی‌داد دوستشان دارم بیش اندازه ولی با این کارهاش خسته شدم اگه میشه راهنمایی کنید دختر دایی و پسر دایی هستیم

  2. سلام وقت بخیر وقتی فارغ التحصیل شدم
    همکلاسیم گفت از من خوشش میاد ولی خب اون سربازی نرفته بود دیگه من هم خواستگار چشمگیری نداشتم ایشون رفتن سربازی و سرکار ۳ سال گذشت تو این ۳ سال بهش اعتماد کردم چون اوایل رابطمون خیلی عالی بودیم حتی تو کلاسم خیلی پسر خوبی بود
    اما این اواخر چون هرآنچه در خانواده و فامیل اتفاق افتاد بهش گفته بودم دیگه کم کم اجازه نمیداد رفت و امد کنم
    حالام من نسبت بهش سرد شدم و ترکش کردم خیلی حالم بده نمیدونم چیکار کنم

  3. سلام من سه سال هست که ازدواج کردم توی این سه سال خواستم که به قول معروف همسرم رو تو ی دستم بگیرم اما نشد هر راهی رو رفتم جواب نگرفتم بدتر ازم سرد شد لطفا راهنماییم کنید

  4. سلام.من یه خانم خانه دار هستم..هیچ وقت تو این ۶سال ازدواج کم نذاشتم.اما همسر من از لحاظ مالی ساپورت نمیکنه.. دیگه حتی روم نمیشه بگم پول ندارم بهم بده..این رفتار باعث شده سرد بشم.حتی شده بخاطر رابطه پیچوندم و نرفتم سمتش.. نمیدونم دیگه چطور باید در مورد این موضوع صحبت کنم باهاش..کاش یه نفر راهنماییم کنه.

  5. سلام من ۱۹ سالمه ب صورت سنتی ب اجبار خانوادم ی ازدواج فامیلی داشتم از روز اول تا خود الان مث سگ پشیمونم خستم همش منو میزنع متادون ان تی فقد کارشه رابطشو برقرار میکنه تا دفعه بدی حالم بهم میخوره حتی خانوادمم حرف منو باور ندارن چون من رک هستم همه چیو با سرصدا حل میکنم اشتباه محضه اما اون سیاست داره چیزی نمیگ میایم خونه غرغرای بقیه دعواهای بقیه سرمن خالی میکنه منو میزنه با هرچی حالم بده ی بار مرز خودکشی قرص طی کردم

    1. سلام ایسو جان:
      اولا متاسفم که این اتفاق برات افتاده واینکه کاش می گفتی اهل کجایی وچندساله ازدواج کردی، ثانیا، اگراختیار تصمیم گیری داری ویا اینکه فکرمی کنی راهی برای درست کردن رفتار همسرت نیست به نظرم نباید اینقدر این مسائل پیچیده وبه قول معروف بریم تئ نخش، تکلیف مشخصه.ثالثا من از این موارد دیدم که طرف خودشو چند سال درگیر چه می دونم روان شناس ومیانجی گری فامیل واز این حرفا کرده ولی در نهایت به همان نتیجه ای که روز اول رسیده بود.رسید.نتیجه اینکه، اگر با معذوراتی برای جدایی مواجهی(مثل همان بحث سنتی بودن یا نداشتن تکیه گاه مالی وخانوادگی وامثال اینها، تنها یک راه می مونه که همه ما در برخورد با هرمشکلی به عنوان بهترین انتخاب می کنیم واون اینه که تلاش کن وببینی از چه راه هایی می تونی تورفتارش تاثیر بزاری .اگر یک راه هم پیدا کنی ومدتی با اون راه ادامه بدی مطمئن نتیجه می گیری.موفق باشی

  6. ما از اولم برای هم ساخته نشده بودیم اون یک پسر لوس ننر هرزه بود که دست به سیاه سفید هم نزده بود و من دختری بودم که زیادی تو خودم بود از خیلی چیزها خبر نداشتم اون همیشه منو تحقیر میکنه ازش نفرت دارن نفرت کامل هیچ وقتم نمی خوام برگردم پیشش چه پررویی عشق حالش با یکی دیگه است کثافت حتی زنگم نمیزد

  7. سلام من حدود ٥ سال با همسرم دوست پسر و دختر بوديم بعد از پنج سال ازدواج كرديم همسرمم خيلي دوست دارم از هيچ چيزي براش دريغ نميكنم از لحاظ جنسي و سكس هم خيلي فعال بوديم يعني تو اين ٥ سال حداقل روزي دوبار باهم سكس داشتيم ولي الان حدود ٣ ماهه كه تو بيمارستان مشغول كار شده از وقتي رفته سر كار احساس ميكنم سرد شده اصن خيلي برام عجيب شده اصلنم اهل خيانت و اينكارا نيست اندازه چشام بهش اعتماد دارم نميدونم چرا يهويي سرد شده ايا بخاطر خستگيه شغلشه يا اينكه داره ازم خسته ميشه لطفا راهنماييم كنيد

    1. سلام امیرجان:
      متاسف شدم، مخصوصا بااون شروع خوب.اینجوری که خودت هم گفتی مثل چشات بهش اعتماد داری.اگه اینجوریه(بگم خدای ناکرده اصلا منظور من بحث خیانت نیست منظورم اینه که انسان نمی تونه در این جور موارد قاضی برای احساسات ورفتار خودش باشه.به قول افلاطون:از شاعر نخواهید خودش را وصف کند نمی تواند).به نظرمن تنها یک راه می مونه،بدون اینکه متوجه بشه(چون اگه متوجه بشه وان شاا… ان سوظن هم درکار نباشه فاجعه میشه)کاراشو در سکوت محض دنبال کن.این یه راهه ویه راه دیگه به نظرم اینه که، بشینی ورک بهش همین چیزای که اینجا مطرح کردی وبگی.مثلا با یادآوری خاطرات خوش گذشته تون واینکه الان شرایط طوری شده که من دیگه کمتر احساس خوشبتخی می کنم ، چون تو مثل همیشه درکنارم نیستی ولی مطمئنم احساس خوشبختی باز زمانی سراغم میاد چون میدونم که تو بالاخره مال منی واگرچه کمتر می بینمت ولی همون چند لحظه هم برام دنیاییه وای کاش می تونستی بیشتر وقت بزاری که من کمتر دلتنگت بشم(البته می دونم خسته هستی وخسته میشی).وحرفایی که خودن بهتر میدونی در رابطه تون چه ها هست وچه حرفایی رو دوست داره بشنوه.تااز چیزی مطمئن نشدی بنظر میاد باید طوری رفتار کنی که همیشه یادآوری گذشته خوبتون براش باشه.برات آرزوی خوشبختی می کنم امیر جان.صبر وزمان همه چیزو حل می کنه مهم اینه که بدانی چه تصمیمیو تو چه زمانی بگیری.خیلی مهمه

  8. من آقام سال ۹۲ ازدواج کردم، اولش خوب بود بزور بچه دار شدیم، دخترم ۶ ساله بود ک زنم با دوستای ناباب آشنا شد و تقاضای طلاق کرد و گذاشت و رفت، دو سال با دخترم تنها زندگی میکنم، چند ماه پیش یک عشق قدیمی دوران جوانی (۲۳سال قبل) رو دیدم اونم همسرش فوت کرده، با هم در ارتباطیم، بعد ی مدتی فهمیدیم با یکی دوست ساده بوده و کات کردن، من قصدم ازواج باهاش بود، الان گاهی وسط دعوا از اون حرف میزنه و منو عصبی میکنه، به حدی ک با خودم میگم نکنه با اون سکس داشته که هنوز به یادش هست، با وجودی ک خودش بارها گفته دیگه بهش فکر نمیکنه، از یک طرف هم عاشقش شدم از یک طرف فکر این که با یکی ارتباط غیر شرعی داشته منو عذاب میده،دست خودم نیست، اگر از همسر مرحومش حرف بزنه ناراحت نمیشم اما ارتباط با اون آقای مجرد که دوسال گذشته منو اذیت میکنه،الان نسبت بهش سرد شدم، دیگه دلتنگش نمیشم،میلی به دیدمش ندارم، نمیدونم چکار کنم، دختر پاک و معصوم غریبی هستش، عاشقشم ولی الان….
    لطفا بگید چجوری دوباره مثل قبل بشم،چجوری این ذهن مریضم رو درمان و پاک کنم، ممنونم 😥

  9. داد زدن مرد چندین بار چه توی خونه چه با لحن تند جلوی دیگران و وقتیکه بهش تذکر میدی و انجامش میده و میگه ببین خودت چکار کردی که من داد زدم به طوریکه دنبال مقصره بجای اینکه خودشو اصلاح کنه و قبول نکردن اشتباهش و همون لحظه اگه گوشیش زنگ بخوره با پشت خطی که مشتریشه چه خانم چه آقا خوب صحبت کنه انگار نه انگار یک دقیقه قبل داد میزده و یکوقتایی که زن نیاز داره سرش همش توی گوشیه و اینستاست باعث سردشدن و بی تفاوتی زن از مرد میشه
    کسیکه زنش و زندگیش رو دوست داره و واقعا براش مهم باشه به حساسیت های زنش هم احترام میزاره و با ملایمت نه با داد و بیداد رفتار میکنه

  10. من کارشناس ارشد پروژه های صنعتی هستم ،یه خانم‌ پر تلاشم و همیشه سعی کردم به زندگی و خودم و همسرم و دخترم و آگاهی هام اضافه کنم .
    در آمد خیلی خوبی دارم ( وقتی میگم خوب یعنی حدود ۸۰ میلیون تومان در ماه که انصافا کمک کننده است در زندگی ) که طی این ۱۸ سال با عشق گذاشتم وسط زندگیم.
    خلاصه که از دور یه خانم همه چیز،تمامم . ولی متاسفانه فقط موقع حساب کتاب مالی و غذا خوردن داریم با هم صحبت میکنیم . همسرم خیلی درگیر گوشیش و فضای مجازی و گروه های دوستانش هست … بعضی وقتها احساس میکنم خیلی تنها شدم ولی چون دخترم رو خیلی دوست دارم مدام سعی میکنم ندیدن های ایشون رو فراموش کنم .
    دلم پر از درده اما سعی میکنم یه ماسک به صورتم بزنم و باز هم برای آرامش و موفقیت زندگی سه نفرمون تلاش کنم .
    احساس میکنم به مشاور نیاز دارم . پر از نادیده گرفته شدنم .
    دارم کم میارم .

    1. منم مثل شمام. ی خانم مستقل با درآمد عالی. اما متاسفانه همسرم خیلی بی احساسه. خیلی معم. لی صحیبت میکنه. شاداب نیست واقعا کسل کننده شده زندگی برام. میدونی ما خانم های شاغلل اشتباه میکنیم درامدمون رو خرج زندگی می‌کنیم. مردها پرو میشن اینجوری. فک میکنن وظیفمونه. مقصر خودمونیم. باید ی تیکه طلا برا خودت بخری. بعد ازون تا میتونی خوش باشی با خانواده خودت و دوستات تا قدرتو بدونه

      1. سلام
        از محبت خارها گل می‌شود ولی وقتی شما لینجور برخورد میکنید که من خودم پول در میارم و یجورایی ادای مردا در میاری زندگی سرد میشه
        همسر شما خانم میخواد نه یک مرد دیگه تو زندگیش

    2. سلام خانم:
      من برعکس شما یه آقام که با این مشکل رویروم وبدتر اینکه به همسرم تذکر میدم چیزیم طلبکاره وبدتر وبدتر اینکه رفتارش در این خصوص به الگوی رفتاری پسرم تبدیل شده.باور کنید یانه، اما(عاقلانه هم نبود)از عصبانیت گوشی خئدمو زیر پام له کردم وحتی قسم خوردم گوشی دستم نگیرم.ازبخت خوش یا چه می دونم دمیدن کورسوی امید کار من برای چند نفر دیگه الگو شده.خانم محترم، باور کنیدبالای ۹۰درصد مشاوره های روانشناسی فقط حرفه بعضی مواقع مثل همین گوشی باید خودمون بیام به قولی پای کار می دونم سخته.ولی قبول واقعیتی روبروته ساخته خودت”آیینه گرنفش تو بنمود راست خودشکن آیینه شکستن خطاست”جسارت می کنم که معنیشو میگم چون شعر هم یک واقعیت بیرونی با ادراک های مختلف، ادراک من از این شعر اینه که، همانجوری وقتی داشت این واقعیت کنونی مرحله به مرحله شکل می گرفت وبی خیال بودیم تا شد واقعیت اکنون حالا باید خودمون اون چیزیو که ساختیم خرابش کنیم. من از این روش به صورت اتفاقی استفاده وشما هم ببین چه روشی می تونه کارساز باشه البته بانهایت دقت.خدای ناکرده نزنی چشمشو کور کنی، به مصداق…برات خوشبختی وسعادت آرزو می کنم واینکه فعلا تا درست شدن موضوع خدا رو شکر دخترت هست.من چی بگم.

  11. من شغلم مهماندارقطار هستم ۱۸سال ازدواج کردم یه دختردارم ۱۴سالش هست.خانم شاغل ۴سال عکاسی داره۳روز شیفت کاریم هستش خونه که هستم.کلان هم دیگ شبها که میاد خونه ۲ساعت می‌بینیم تو این مدت خیلی صبوری کردم الان ۵ماه هستش هیچ رابطه ای باهام نداره دل سردشوده اهمیت نمیده هرموقع صحبت میکنم میگه ناراحت هستی میخوای طلاق بگیر.ممنون میشم راهنمایی کنید.

  12. وقتی در سردی روابط خانواده همسرم باعث هستن باید چکار کنم اینکه همش پاسخ میدی و دید که تکرار شما قبلا چنین چیزی گفتین مسخره کردین مردم را

  13. من ۸ ساله ازدواج کردم من خودم کارمندم ودر آستانه بازنشستگی وهمسرم کارش غواص هست در دریا ما بخاطر شرایطی کاری مجبوریم از همدیگر دور زندگی کنیم در واقع من در مشهد وهمسرم بخاطر کارش دریا در بندر عباس طبیعتا برای حداقل سه ماه از هم دورهستیم بعد از سه ماه هم که همسرم میاد مشهد کل روز را در خانه ی مادرش و کارهای مادرش میگذارند در آمد مالی خوبی دارم ولی از همان روز اول از همسرم بخاطر بی توجهی به من وزندگی شخصیش دلسرد شدم و فرزندی هم ندا یم موندم که چکار کنم لطفا راهنمایی کنید

    1. هیچ چیز باارزش تر از آرامش و احساس رضایتمندی از خودت نیست.ادامه بدی از خودت متنفر میشی.فکر میکنی ناقص هستی و ادم دوس داشتنی ای نیستی.خداروشکر وضع مالیت خوبه.طلاق بگیر.چون بچه نداری میگم طلاق بگیر.من منتظرم پسرم به سن مناسب برسه تا جدا بشم.ما هیچ دعوایی نداریم باهم.فقط قلبم و مغزم هر لحظه که نگاش میکنه بهم میگن اینجا جای تو نیس.شما حقته زندگی کنی.اگر قراره مهم نباشیم پس چرا باید باشیم؟!!!
      وقت و احساسمون واقعا ارزشمنده.گور پدر هرکی گفته طلاق بده

  14. سلام من یه ساله که ازدواج کردم و یه اشتباه کردم که زن بیوه گرفتم من خودم پسربود از روزی که ازدواج کردیم میلی به رابطه نداشت من اوایل میل داشتم ولی کلا ازش سرد شدم چون منو تو اولویت قرار نمیده لطفا بگید چیکار کنم

    1. خب خودت داری میگی اشتباه کردی ک باهاش ازدواج کردی.
      همین حست رو داری ب اون انتقال میدی و باعث شده زنت سرد بشه تو رابطه. وگرنه روزایی ک دوسش داشتی و بهش عشق میورزیدی اونم گرم بوده.
      علتش پیش خودته آقا پسر. یکم توجه کن لحنی ک بکار بردی همش ب اون خانم بی احترامی شده. خودتو اصلاح کن وگرنه با صدتا دختر هم ازدواج کنی اونا رو هم سردمزاجی میکنی

  15. من ۴سال ازدواج کردم خدارو شکر. همسرم همه جوره اوکی هیچ مشکلی نداریم حتی بحث زناشویی خیلی واسش مهمه ارضاع شدنم

  16. خیلی دوسش دارم تحمل سردیشو و اون حرفای ک داشت ندارم خواهش میکنم راهنماییم کنید چطری زندگیم درس کنم

  17. ما ۴ سال نمیشه ازدواج کردیم الان ی دختر دارم ۵ماهع زندگیم خیلی سرد شده برا دوتامونم بخاطر خانواده ها شوهرم ازم سیر شده و زیادی بیرون با دوستاش هس صب تا غروب کار بعدشم کافه پیش دوستاش خودمم ن پدر مادرم سراغم میگیره ن کس دیگه ای همه چیم ازم گرفتن رفتن من حس میکنم بخاطر دخترم داره با من ادامه میده زوری گناهش ب من میاد دلش برام میسوزه و رابطه میکنه وگرنه حال منو نداره من نمیخام رابطه داشته باشم چون میدونم دیگ مث قبل دوسم نداره حتی خودشم این حرفو زد

  18. من ۲۴ سالمه ی پسر ۸ ماهه دارم ۷ ساله ازدواج کردم ورابطه من وشوهری اولش خیلی خوب بود بعد عروسی سکس می‌کرد ومیرف من تقریبا ۷ ماه بعدش شاید ارضا میشدم بعد بچه مونم بدتر شده دهترای تو اینستا رو تا صب می‌شینه نگاه میکنه و همش منو با اونا قیاس میزنه دیگه ستمم نمیاد منم فقد امیدم بخدا وبچمه کمکم کنید چ کنم

  19. من دو ساله ازدواج كردم شوهرم از همون شب اول فهميدم زود انزالي داره ولي سعي نميكنه درمانش كنه هرﭼي به صورت غير مستقيم و مستقيم بهش ميگم به روي خودش نمياره روزاي اول برام خيلي موضوع مهمي نبود اما الان خيلي دارم اذيت ميشم نميدونم ديگه ﭼجوري بفهمونمش يا بهش بگم راه حلتون ﭼي هست?

  20. درود،من حدود ۱۶ساله ازدواج کردم چهار فرزند دارم همیشه خواسته های خانمم را اولویت دادم حتی پیوندمان با درخواست اون انجام شد خانه داری همسر داری فرزند داری از اول بلد نبود و هرگز هم سعی نکرد بهبود بده ویا اصلا بپذیره که توانایی ش و دانسته هاش در موارد بالاحتی حداقل هم نیست هر وقت دعوا یا بهتر بگم مشاجره ای هم شد که انگشت شمار هست من پیشقدم شدم از اوایل ازدواج تا حدود هفت هشت سال اول بیشتر گرفتار دارو و درمان انواع بیماری های جسمی ش بودم گرچند من انسان کنجکاوی در مورد هیچکس نیستم اما به اندازه ملاحظات زناشویی نظاره گر زندگی م بودم همسرم کاملا نجیب و پاک هست و من رفتار ناشایستی هرگز از ش ندیدم با اینکه کاملا آزاد هستند در پوشش با روابط اجتماعی ،،،با یک شیب ملایم رفته رفته سرد و سردتر شدن و همان اندک کمک های زندگی مثل اداره کردن امورات منزل را هم انجام نمیدن چند بار محترمانه درخواست کردم اما کاملا گستاخانه گفتند وظیفه شون نیست نسبت به مسایل جنسی هم بدون درخواست من جلو نمیاد یکی دوسال اخیر کاملا پرخاشگری می‌کنه به طوری که به بچه هام آسیب زده و عصبی شدند همیشه هم هر مسأله ای باشه من را مقصر می‌دونه اگر یک میلیارد بدی دستش یا پنجاه هزارتومان اصلا براش فرقی ندارد نه تشکری می‌کنه نه تقریبا ایرادی میگیره ،،،از آنجا که نمیپذیره کارش اشکال داره یا رفتارش نادرستی پس روانپزشک هم نمیاد کلا تو این ۱۶ سال سه یا چهار مورد عنوان می‌کنه که من داد زدم البته ناگفته نماند هر وقت من اعتراضی کنم داد زدن و توهین کردن بهم براش عادی هست پس قابل شمارش نیست من همیشه دوستش داشتم و دارم نمیدونم دیگه چکار کنم تقریبا هر سازی که زده رقصیدم مثلا سال‌ها ست من رفتم غربت زندگی میکنم و اصلا با قوم و خویش و دوست و همکار ارتباط خانوادگی ندارم تنها مهمان های من پدر یا خواهر برادرش هستند که قبل از اومدن اونها هم کلی داد و بیداد و پرخاش می‌کنه البته نه به دلیل اومدن اونها بلکه بهانه های واهی ولی به علت استرسی هست که بهش وارد میشه…. حتی این اواخر از ناچاری زده سرم برم دنبال دعانویس و رمال من یه مهندس ارشد با یه حقوق و زندگی معمولی هستم که در اصفهان زندگی میکنم احساس میکنم نا امیدی از تغییر رفتار ایشون و بالا رفتن سنم (من۴۲سال دارم همسرم ۴۰سال)دیگه امکان تحمل این زندگی بی روح یا بهتر بگم روح خراش برام وجود نداره،،،خب طبیعی هست که نمیشه اینجا بیش از این گفت ولی اگر فرض بر صداقت گفتار من بزارید چه راهنمایی میفرمایید،سپاسگزار میشم جوابی بدید

    1. تیرویید کم کار علایم مثل پرخاشگری، تنبلی ،بی احساس بودن ، و بی مسئولیتی رو داره احتمالا افسرده شده باید کمکش کنید

    2. سلام خب این همه درمان طب سنتی هست با کلی مشاوره خبره ودرمان گیاهی عالی شما سن تون ماشالله بالا هست هردو وفهمیده خودتون درمان کنید

  21. سلام وقت بخیر …من باهمسرم دوسال ازدواج کردم اوایل رابطمون‌خوب بود‌هم‌از لحاظ محبت هم‌سکس ولی‌چند‌مدتی هست فقد ب فکر ارضا شدن خودشه من‌هیچی‌اصلا انگاری من واسش مهم‌نیستم‌میاد‌کارشو‌میکنه و‌میره خیلی از این حرکتش بدم‌اومده و هم‌از خودش طوری شدم ک دلم‌نمیخاپ‌تو‌خونه باشم یا ببینمش. اهل خیانتم نیستم ولی این موضوع کلا افسردم کرده از هیچ لحاظ بهم نمیرسه‌ن خرج کردن و‌پول تو‌جیبیم ن سکس میشه راهنمایم کنید چیکار کنم

  22. سلام وقت بخیر …من باهمسرم دوسال ازدواج کردم اوایل رابطمون‌خوب بود‌هم‌از لحاظ محبت هم‌سکس ولی‌چند‌مدتی هست فقد ب فمر ارضا شدن خودشه من‌هیچی‌اصلا انگاری من واسش مهم‌نیستم‌میاد‌کارشو‌میکنه و‌میره خیلی از این حرکتش بدم‌اومده و هم‌از خودش طوری شدم ک دلم‌نمیخاپ‌تو‌خونه باشم یا ببینمش. اهل خیانتم نیستم ولی این موضوع کلا افسردم کرده از هیچ لحاظ بهم نمیرسه‌ن خرج کردن و‌پول تو‌جیبیم ن سکس میشه راهنمایم کنید چیکار کنم

  23. فعلا زندگی من همینطور است خیلی خسته شدم یک دختر هم دارم نمیگم شوهرم مردی بدی است ولی هر روز که سپری میشود در مقابل ام خیلی بی تفاوت میشود فکرش را نمیکند که خانم دارد نمیدانم چی کنم

    1. سلام من و همسرم حدود یک سال است که تو زندگی مشترکمون دچار سردی رابطه شدیم یعنی با هم حرف نمی‌زنیم دور از هم میشینیم اکثر ساعات بدون حرف زدن هستیم البته من خیلی تلاش میکنم که با هم حرف بزنیم ولی خانومم هی میگه ولم کن حوصله ندارم نمیدانم باید چه بکنم پدر ضمن دوتا بچه ام دارم

  24. اساس و بیس مشترک در هر رابطه زندگی مشترک سکس ،علت اصلی سردی روابط ،عدم توجیه به رابطه جنسی و سکس ،آقایون و خانومای عزیز ،اول ببینید طرف مقابل مثل خودتون گرم مزاج و سکس پسند بعد برید زیریک سقف و زندگیتون شروع کنید.

  25. دلیل اصلی سردی و گرمی رابطه عدم توجیه زن ومرد در سکس و رابطه زناشویی ،بنظرم سکس پایه و اساس زندگی مشترک .

    1. فربد جان سلام:
      همه چیزو از چشم خودت نبین.مت هم در این مورد مشکل دارم ولی میگم من در این مورد مشکل دارم ونمی گم هم.شما هم اگه این مشکلت حل بشه ولی یه اتفاق دیگه باعث کاهش صمیمیت شما بشه چی؟اگه پولدار باشی و ببینی فقط در زمینه رفع احتیاجات مادی مشکلی نداری ولی خدای ناکرده بچه ات ناخلف شدی؟

  26. هر کاری کنی بعد از مدتی رابطه سرد میشه
    .بخصوص از طرف مرد.چون مرد اولا ذاتا تنوع طلب هست .دوم احساس مسولیت سنگین .هیچ کسی هم نمی تونه این موارد رود رو درست کنه چون اصلا این موارد در ساختار مرد هست بیماری نیست که .حالا یکی کمتر یکیبیشتر.حالا اگر زن بد اخلاق باشه یا مشکلاتی دیگر که دیگه اتفاقات بدی می افته.کلا زندگی متاهلی جز بدبختی و پیری حاصلی ندارد

    1. به نظرمن حرف اریا قابل قبول نیست..اگر هردو عاشق هم باشن وبه خواسته های هم دیگه احترام بذارن ..وحرمت بینشون از بین نره …هیچوقت سردی ازهم به وجود نمیاد..من ۳۷سالمه یه هم سایه داریم ۵۲سالشه هنوزم میگه رابطه بین من وزنم هیچ تغییری نکرده ..چون که حواسمون به هم دیگه بوده……اگه تواین دوره زمونه زن ومرد ازهم سرد میشن .مطمئن باشید که تنوع طلب هستش ..ومعنای واقعی زندگی زناشویی رو نمیدونن..

  27. به نظرم سرمای عاطفی اگه دو نفر زن و شوهر هستن اول باید برن پیش روانکاو یا هرچی هست اسمش هست درمان شن اگه نشد خیانت (کی گفته بده؟! خدایی🤣)یا طلاق بگیرن خیلی عالیه چون فقط دارین همو اذیت می کنید

      1. منم دخترم با همسرش خیلی زندگی عالی وصمیمی داشتن ولی حالا زندگیشون سرد وبی روح هست پسر شون ۴ ساله هست دوتاشون عین بچه شدن فقط بازی کلاف میکنن اصلا انگار نه انگار زندگی دارن حالا هم کلا روابط سرد وبی روح‌شده دخترم هم راضی نمیشه بره دنبال درمان میگه من مشکلی ندارم اون نیاز به درمان داره البته اونم مغازه مکانیکی داره اهل دخانیات یا خلاف نیس حالا ۳ ماه دخترم با پسرش پیش ما هستن وانگار نه نگار زندگی خیلی سرد وبی انگیزه برا دخترم هست فقط بازی گوشی وهیچ کاری هم نمیکنه تو منزل نمی تونم بهاش حرف بزنم خیلی لج بازه

      1. روشنک جان گوش نکن ببخشید سلام:
        بعضی وقتا آدما تو حالین که نمی دونن چی می گن.خیانت بدترین که چه عرض کنم اصلا راهکار نیست.بالاتر از سیاهی اگه رنگی در این کارها باشه طلاقه.عمری زندگی وحشتناک به لگدکوب کردن شخصیت خودت با مثلا خیانت نمی ارزه.نهایتا ضر بی خود زد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

60 پاسخ

  1. سلام خسته نباشید خدمت شما، خانم پنجشنبه ها باهام سرد شده گاهی اوقات فکر طلاق میزنه سرم ۲تا بچه هم داریم چیزی از لحاظ مالی عاطفی کم نمی‌زارم هر چه فکر میکنم چکار کردم که از سرد شده کل از من سرد حتی دیسک کمر داشتم موقعی که درد داشتم واسم اهمیت نمی‌داد دوستشان دارم بیش اندازه ولی با این کارهاش خسته شدم اگه میشه راهنمایی کنید دختر دایی و پسر دایی هستیم

  2. سلام وقت بخیر وقتی فارغ التحصیل شدم
    همکلاسیم گفت از من خوشش میاد ولی خب اون سربازی نرفته بود دیگه من هم خواستگار چشمگیری نداشتم ایشون رفتن سربازی و سرکار ۳ سال گذشت تو این ۳ سال بهش اعتماد کردم چون اوایل رابطمون خیلی عالی بودیم حتی تو کلاسم خیلی پسر خوبی بود
    اما این اواخر چون هرآنچه در خانواده و فامیل اتفاق افتاد بهش گفته بودم دیگه کم کم اجازه نمیداد رفت و امد کنم
    حالام من نسبت بهش سرد شدم و ترکش کردم خیلی حالم بده نمیدونم چیکار کنم

  3. سلام من سه سال هست که ازدواج کردم توی این سه سال خواستم که به قول معروف همسرم رو تو ی دستم بگیرم اما نشد هر راهی رو رفتم جواب نگرفتم بدتر ازم سرد شد لطفا راهنماییم کنید

  4. سلام.من یه خانم خانه دار هستم..هیچ وقت تو این ۶سال ازدواج کم نذاشتم.اما همسر من از لحاظ مالی ساپورت نمیکنه.. دیگه حتی روم نمیشه بگم پول ندارم بهم بده..این رفتار باعث شده سرد بشم.حتی شده بخاطر رابطه پیچوندم و نرفتم سمتش.. نمیدونم دیگه چطور باید در مورد این موضوع صحبت کنم باهاش..کاش یه نفر راهنماییم کنه.

  5. سلام من ۱۹ سالمه ب صورت سنتی ب اجبار خانوادم ی ازدواج فامیلی داشتم از روز اول تا خود الان مث سگ پشیمونم خستم همش منو میزنع متادون ان تی فقد کارشه رابطشو برقرار میکنه تا دفعه بدی حالم بهم میخوره حتی خانوادمم حرف منو باور ندارن چون من رک هستم همه چیو با سرصدا حل میکنم اشتباه محضه اما اون سیاست داره چیزی نمیگ میایم خونه غرغرای بقیه دعواهای بقیه سرمن خالی میکنه منو میزنه با هرچی حالم بده ی بار مرز خودکشی قرص طی کردم

    1. سلام ایسو جان:
      اولا متاسفم که این اتفاق برات افتاده واینکه کاش می گفتی اهل کجایی وچندساله ازدواج کردی، ثانیا، اگراختیار تصمیم گیری داری ویا اینکه فکرمی کنی راهی برای درست کردن رفتار همسرت نیست به نظرم نباید اینقدر این مسائل پیچیده وبه قول معروف بریم تئ نخش، تکلیف مشخصه.ثالثا من از این موارد دیدم که طرف خودشو چند سال درگیر چه می دونم روان شناس ومیانجی گری فامیل واز این حرفا کرده ولی در نهایت به همان نتیجه ای که روز اول رسیده بود.رسید.نتیجه اینکه، اگر با معذوراتی برای جدایی مواجهی(مثل همان بحث سنتی بودن یا نداشتن تکیه گاه مالی وخانوادگی وامثال اینها، تنها یک راه می مونه که همه ما در برخورد با هرمشکلی به عنوان بهترین انتخاب می کنیم واون اینه که تلاش کن وببینی از چه راه هایی می تونی تورفتارش تاثیر بزاری .اگر یک راه هم پیدا کنی ومدتی با اون راه ادامه بدی مطمئن نتیجه می گیری.موفق باشی

  6. ما از اولم برای هم ساخته نشده بودیم اون یک پسر لوس ننر هرزه بود که دست به سیاه سفید هم نزده بود و من دختری بودم که زیادی تو خودم بود از خیلی چیزها خبر نداشتم اون همیشه منو تحقیر میکنه ازش نفرت دارن نفرت کامل هیچ وقتم نمی خوام برگردم پیشش چه پررویی عشق حالش با یکی دیگه است کثافت حتی زنگم نمیزد

  7. سلام من حدود ٥ سال با همسرم دوست پسر و دختر بوديم بعد از پنج سال ازدواج كرديم همسرمم خيلي دوست دارم از هيچ چيزي براش دريغ نميكنم از لحاظ جنسي و سكس هم خيلي فعال بوديم يعني تو اين ٥ سال حداقل روزي دوبار باهم سكس داشتيم ولي الان حدود ٣ ماهه كه تو بيمارستان مشغول كار شده از وقتي رفته سر كار احساس ميكنم سرد شده اصن خيلي برام عجيب شده اصلنم اهل خيانت و اينكارا نيست اندازه چشام بهش اعتماد دارم نميدونم چرا يهويي سرد شده ايا بخاطر خستگيه شغلشه يا اينكه داره ازم خسته ميشه لطفا راهنماييم كنيد

    1. سلام امیرجان:
      متاسف شدم، مخصوصا بااون شروع خوب.اینجوری که خودت هم گفتی مثل چشات بهش اعتماد داری.اگه اینجوریه(بگم خدای ناکرده اصلا منظور من بحث خیانت نیست منظورم اینه که انسان نمی تونه در این جور موارد قاضی برای احساسات ورفتار خودش باشه.به قول افلاطون:از شاعر نخواهید خودش را وصف کند نمی تواند).به نظرمن تنها یک راه می مونه،بدون اینکه متوجه بشه(چون اگه متوجه بشه وان شاا… ان سوظن هم درکار نباشه فاجعه میشه)کاراشو در سکوت محض دنبال کن.این یه راهه ویه راه دیگه به نظرم اینه که، بشینی ورک بهش همین چیزای که اینجا مطرح کردی وبگی.مثلا با یادآوری خاطرات خوش گذشته تون واینکه الان شرایط طوری شده که من دیگه کمتر احساس خوشبتخی می کنم ، چون تو مثل همیشه درکنارم نیستی ولی مطمئنم احساس خوشبختی باز زمانی سراغم میاد چون میدونم که تو بالاخره مال منی واگرچه کمتر می بینمت ولی همون چند لحظه هم برام دنیاییه وای کاش می تونستی بیشتر وقت بزاری که من کمتر دلتنگت بشم(البته می دونم خسته هستی وخسته میشی).وحرفایی که خودن بهتر میدونی در رابطه تون چه ها هست وچه حرفایی رو دوست داره بشنوه.تااز چیزی مطمئن نشدی بنظر میاد باید طوری رفتار کنی که همیشه یادآوری گذشته خوبتون براش باشه.برات آرزوی خوشبختی می کنم امیر جان.صبر وزمان همه چیزو حل می کنه مهم اینه که بدانی چه تصمیمیو تو چه زمانی بگیری.خیلی مهمه

  8. من آقام سال ۹۲ ازدواج کردم، اولش خوب بود بزور بچه دار شدیم، دخترم ۶ ساله بود ک زنم با دوستای ناباب آشنا شد و تقاضای طلاق کرد و گذاشت و رفت، دو سال با دخترم تنها زندگی میکنم، چند ماه پیش یک عشق قدیمی دوران جوانی (۲۳سال قبل) رو دیدم اونم همسرش فوت کرده، با هم در ارتباطیم، بعد ی مدتی فهمیدیم با یکی دوست ساده بوده و کات کردن، من قصدم ازواج باهاش بود، الان گاهی وسط دعوا از اون حرف میزنه و منو عصبی میکنه، به حدی ک با خودم میگم نکنه با اون سکس داشته که هنوز به یادش هست، با وجودی ک خودش بارها گفته دیگه بهش فکر نمیکنه، از یک طرف هم عاشقش شدم از یک طرف فکر این که با یکی ارتباط غیر شرعی داشته منو عذاب میده،دست خودم نیست، اگر از همسر مرحومش حرف بزنه ناراحت نمیشم اما ارتباط با اون آقای مجرد که دوسال گذشته منو اذیت میکنه،الان نسبت بهش سرد شدم، دیگه دلتنگش نمیشم،میلی به دیدمش ندارم، نمیدونم چکار کنم، دختر پاک و معصوم غریبی هستش، عاشقشم ولی الان….
    لطفا بگید چجوری دوباره مثل قبل بشم،چجوری این ذهن مریضم رو درمان و پاک کنم، ممنونم 😥

  9. داد زدن مرد چندین بار چه توی خونه چه با لحن تند جلوی دیگران و وقتیکه بهش تذکر میدی و انجامش میده و میگه ببین خودت چکار کردی که من داد زدم به طوریکه دنبال مقصره بجای اینکه خودشو اصلاح کنه و قبول نکردن اشتباهش و همون لحظه اگه گوشیش زنگ بخوره با پشت خطی که مشتریشه چه خانم چه آقا خوب صحبت کنه انگار نه انگار یک دقیقه قبل داد میزده و یکوقتایی که زن نیاز داره سرش همش توی گوشیه و اینستاست باعث سردشدن و بی تفاوتی زن از مرد میشه
    کسیکه زنش و زندگیش رو دوست داره و واقعا براش مهم باشه به حساسیت های زنش هم احترام میزاره و با ملایمت نه با داد و بیداد رفتار میکنه

  10. من کارشناس ارشد پروژه های صنعتی هستم ،یه خانم‌ پر تلاشم و همیشه سعی کردم به زندگی و خودم و همسرم و دخترم و آگاهی هام اضافه کنم .
    در آمد خیلی خوبی دارم ( وقتی میگم خوب یعنی حدود ۸۰ میلیون تومان در ماه که انصافا کمک کننده است در زندگی ) که طی این ۱۸ سال با عشق گذاشتم وسط زندگیم.
    خلاصه که از دور یه خانم همه چیز،تمامم . ولی متاسفانه فقط موقع حساب کتاب مالی و غذا خوردن داریم با هم صحبت میکنیم . همسرم خیلی درگیر گوشیش و فضای مجازی و گروه های دوستانش هست … بعضی وقتها احساس میکنم خیلی تنها شدم ولی چون دخترم رو خیلی دوست دارم مدام سعی میکنم ندیدن های ایشون رو فراموش کنم .
    دلم پر از درده اما سعی میکنم یه ماسک به صورتم بزنم و باز هم برای آرامش و موفقیت زندگی سه نفرمون تلاش کنم .
    احساس میکنم به مشاور نیاز دارم . پر از نادیده گرفته شدنم .
    دارم کم میارم .

    1. منم مثل شمام. ی خانم مستقل با درآمد عالی. اما متاسفانه همسرم خیلی بی احساسه. خیلی معم. لی صحیبت میکنه. شاداب نیست واقعا کسل کننده شده زندگی برام. میدونی ما خانم های شاغلل اشتباه میکنیم درامدمون رو خرج زندگی می‌کنیم. مردها پرو میشن اینجوری. فک میکنن وظیفمونه. مقصر خودمونیم. باید ی تیکه طلا برا خودت بخری. بعد ازون تا میتونی خوش باشی با خانواده خودت و دوستات تا قدرتو بدونه

      1. سلام
        از محبت خارها گل می‌شود ولی وقتی شما لینجور برخورد میکنید که من خودم پول در میارم و یجورایی ادای مردا در میاری زندگی سرد میشه
        همسر شما خانم میخواد نه یک مرد دیگه تو زندگیش

    2. سلام خانم:
      من برعکس شما یه آقام که با این مشکل رویروم وبدتر اینکه به همسرم تذکر میدم چیزیم طلبکاره وبدتر وبدتر اینکه رفتارش در این خصوص به الگوی رفتاری پسرم تبدیل شده.باور کنید یانه، اما(عاقلانه هم نبود)از عصبانیت گوشی خئدمو زیر پام له کردم وحتی قسم خوردم گوشی دستم نگیرم.ازبخت خوش یا چه می دونم دمیدن کورسوی امید کار من برای چند نفر دیگه الگو شده.خانم محترم، باور کنیدبالای ۹۰درصد مشاوره های روانشناسی فقط حرفه بعضی مواقع مثل همین گوشی باید خودمون بیام به قولی پای کار می دونم سخته.ولی قبول واقعیتی روبروته ساخته خودت”آیینه گرنفش تو بنمود راست خودشکن آیینه شکستن خطاست”جسارت می کنم که معنیشو میگم چون شعر هم یک واقعیت بیرونی با ادراک های مختلف، ادراک من از این شعر اینه که، همانجوری وقتی داشت این واقعیت کنونی مرحله به مرحله شکل می گرفت وبی خیال بودیم تا شد واقعیت اکنون حالا باید خودمون اون چیزیو که ساختیم خرابش کنیم. من از این روش به صورت اتفاقی استفاده وشما هم ببین چه روشی می تونه کارساز باشه البته بانهایت دقت.خدای ناکرده نزنی چشمشو کور کنی، به مصداق…برات خوشبختی وسعادت آرزو می کنم واینکه فعلا تا درست شدن موضوع خدا رو شکر دخترت هست.من چی بگم.

  11. من شغلم مهماندارقطار هستم ۱۸سال ازدواج کردم یه دختردارم ۱۴سالش هست.خانم شاغل ۴سال عکاسی داره۳روز شیفت کاریم هستش خونه که هستم.کلان هم دیگ شبها که میاد خونه ۲ساعت می‌بینیم تو این مدت خیلی صبوری کردم الان ۵ماه هستش هیچ رابطه ای باهام نداره دل سردشوده اهمیت نمیده هرموقع صحبت میکنم میگه ناراحت هستی میخوای طلاق بگیر.ممنون میشم راهنمایی کنید.

  12. وقتی در سردی روابط خانواده همسرم باعث هستن باید چکار کنم اینکه همش پاسخ میدی و دید که تکرار شما قبلا چنین چیزی گفتین مسخره کردین مردم را

  13. من ۸ ساله ازدواج کردم من خودم کارمندم ودر آستانه بازنشستگی وهمسرم کارش غواص هست در دریا ما بخاطر شرایطی کاری مجبوریم از همدیگر دور زندگی کنیم در واقع من در مشهد وهمسرم بخاطر کارش دریا در بندر عباس طبیعتا برای حداقل سه ماه از هم دورهستیم بعد از سه ماه هم که همسرم میاد مشهد کل روز را در خانه ی مادرش و کارهای مادرش میگذارند در آمد مالی خوبی دارم ولی از همان روز اول از همسرم بخاطر بی توجهی به من وزندگی شخصیش دلسرد شدم و فرزندی هم ندا یم موندم که چکار کنم لطفا راهنمایی کنید

    1. هیچ چیز باارزش تر از آرامش و احساس رضایتمندی از خودت نیست.ادامه بدی از خودت متنفر میشی.فکر میکنی ناقص هستی و ادم دوس داشتنی ای نیستی.خداروشکر وضع مالیت خوبه.طلاق بگیر.چون بچه نداری میگم طلاق بگیر.من منتظرم پسرم به سن مناسب برسه تا جدا بشم.ما هیچ دعوایی نداریم باهم.فقط قلبم و مغزم هر لحظه که نگاش میکنه بهم میگن اینجا جای تو نیس.شما حقته زندگی کنی.اگر قراره مهم نباشیم پس چرا باید باشیم؟!!!
      وقت و احساسمون واقعا ارزشمنده.گور پدر هرکی گفته طلاق بده

  14. سلام من یه ساله که ازدواج کردم و یه اشتباه کردم که زن بیوه گرفتم من خودم پسربود از روزی که ازدواج کردیم میلی به رابطه نداشت من اوایل میل داشتم ولی کلا ازش سرد شدم چون منو تو اولویت قرار نمیده لطفا بگید چیکار کنم

    1. خب خودت داری میگی اشتباه کردی ک باهاش ازدواج کردی.
      همین حست رو داری ب اون انتقال میدی و باعث شده زنت سرد بشه تو رابطه. وگرنه روزایی ک دوسش داشتی و بهش عشق میورزیدی اونم گرم بوده.
      علتش پیش خودته آقا پسر. یکم توجه کن لحنی ک بکار بردی همش ب اون خانم بی احترامی شده. خودتو اصلاح کن وگرنه با صدتا دختر هم ازدواج کنی اونا رو هم سردمزاجی میکنی

  15. من ۴سال ازدواج کردم خدارو شکر. همسرم همه جوره اوکی هیچ مشکلی نداریم حتی بحث زناشویی خیلی واسش مهمه ارضاع شدنم

  16. خیلی دوسش دارم تحمل سردیشو و اون حرفای ک داشت ندارم خواهش میکنم راهنماییم کنید چطری زندگیم درس کنم

  17. ما ۴ سال نمیشه ازدواج کردیم الان ی دختر دارم ۵ماهع زندگیم خیلی سرد شده برا دوتامونم بخاطر خانواده ها شوهرم ازم سیر شده و زیادی بیرون با دوستاش هس صب تا غروب کار بعدشم کافه پیش دوستاش خودمم ن پدر مادرم سراغم میگیره ن کس دیگه ای همه چیم ازم گرفتن رفتن من حس میکنم بخاطر دخترم داره با من ادامه میده زوری گناهش ب من میاد دلش برام میسوزه و رابطه میکنه وگرنه حال منو نداره من نمیخام رابطه داشته باشم چون میدونم دیگ مث قبل دوسم نداره حتی خودشم این حرفو زد

  18. من ۲۴ سالمه ی پسر ۸ ماهه دارم ۷ ساله ازدواج کردم ورابطه من وشوهری اولش خیلی خوب بود بعد عروسی سکس می‌کرد ومیرف من تقریبا ۷ ماه بعدش شاید ارضا میشدم بعد بچه مونم بدتر شده دهترای تو اینستا رو تا صب می‌شینه نگاه میکنه و همش منو با اونا قیاس میزنه دیگه ستمم نمیاد منم فقد امیدم بخدا وبچمه کمکم کنید چ کنم

  19. من دو ساله ازدواج كردم شوهرم از همون شب اول فهميدم زود انزالي داره ولي سعي نميكنه درمانش كنه هرﭼي به صورت غير مستقيم و مستقيم بهش ميگم به روي خودش نمياره روزاي اول برام خيلي موضوع مهمي نبود اما الان خيلي دارم اذيت ميشم نميدونم ديگه ﭼجوري بفهمونمش يا بهش بگم راه حلتون ﭼي هست?

  20. درود،من حدود ۱۶ساله ازدواج کردم چهار فرزند دارم همیشه خواسته های خانمم را اولویت دادم حتی پیوندمان با درخواست اون انجام شد خانه داری همسر داری فرزند داری از اول بلد نبود و هرگز هم سعی نکرد بهبود بده ویا اصلا بپذیره که توانایی ش و دانسته هاش در موارد بالاحتی حداقل هم نیست هر وقت دعوا یا بهتر بگم مشاجره ای هم شد که انگشت شمار هست من پیشقدم شدم از اوایل ازدواج تا حدود هفت هشت سال اول بیشتر گرفتار دارو و درمان انواع بیماری های جسمی ش بودم گرچند من انسان کنجکاوی در مورد هیچکس نیستم اما به اندازه ملاحظات زناشویی نظاره گر زندگی م بودم همسرم کاملا نجیب و پاک هست و من رفتار ناشایستی هرگز از ش ندیدم با اینکه کاملا آزاد هستند در پوشش با روابط اجتماعی ،،،با یک شیب ملایم رفته رفته سرد و سردتر شدن و همان اندک کمک های زندگی مثل اداره کردن امورات منزل را هم انجام نمیدن چند بار محترمانه درخواست کردم اما کاملا گستاخانه گفتند وظیفه شون نیست نسبت به مسایل جنسی هم بدون درخواست من جلو نمیاد یکی دوسال اخیر کاملا پرخاشگری می‌کنه به طوری که به بچه هام آسیب زده و عصبی شدند همیشه هم هر مسأله ای باشه من را مقصر می‌دونه اگر یک میلیارد بدی دستش یا پنجاه هزارتومان اصلا براش فرقی ندارد نه تشکری می‌کنه نه تقریبا ایرادی میگیره ،،،از آنجا که نمیپذیره کارش اشکال داره یا رفتارش نادرستی پس روانپزشک هم نمیاد کلا تو این ۱۶ سال سه یا چهار مورد عنوان می‌کنه که من داد زدم البته ناگفته نماند هر وقت من اعتراضی کنم داد زدن و توهین کردن بهم براش عادی هست پس قابل شمارش نیست من همیشه دوستش داشتم و دارم نمیدونم دیگه چکار کنم تقریبا هر سازی که زده رقصیدم مثلا سال‌ها ست من رفتم غربت زندگی میکنم و اصلا با قوم و خویش و دوست و همکار ارتباط خانوادگی ندارم تنها مهمان های من پدر یا خواهر برادرش هستند که قبل از اومدن اونها هم کلی داد و بیداد و پرخاش می‌کنه البته نه به دلیل اومدن اونها بلکه بهانه های واهی ولی به علت استرسی هست که بهش وارد میشه…. حتی این اواخر از ناچاری زده سرم برم دنبال دعانویس و رمال من یه مهندس ارشد با یه حقوق و زندگی معمولی هستم که در اصفهان زندگی میکنم احساس میکنم نا امیدی از تغییر رفتار ایشون و بالا رفتن سنم (من۴۲سال دارم همسرم ۴۰سال)دیگه امکان تحمل این زندگی بی روح یا بهتر بگم روح خراش برام وجود نداره،،،خب طبیعی هست که نمیشه اینجا بیش از این گفت ولی اگر فرض بر صداقت گفتار من بزارید چه راهنمایی میفرمایید،سپاسگزار میشم جوابی بدید

    1. تیرویید کم کار علایم مثل پرخاشگری، تنبلی ،بی احساس بودن ، و بی مسئولیتی رو داره احتمالا افسرده شده باید کمکش کنید

    2. سلام خب این همه درمان طب سنتی هست با کلی مشاوره خبره ودرمان گیاهی عالی شما سن تون ماشالله بالا هست هردو وفهمیده خودتون درمان کنید

  21. سلام وقت بخیر …من باهمسرم دوسال ازدواج کردم اوایل رابطمون‌خوب بود‌هم‌از لحاظ محبت هم‌سکس ولی‌چند‌مدتی هست فقد ب فکر ارضا شدن خودشه من‌هیچی‌اصلا انگاری من واسش مهم‌نیستم‌میاد‌کارشو‌میکنه و‌میره خیلی از این حرکتش بدم‌اومده و هم‌از خودش طوری شدم ک دلم‌نمیخاپ‌تو‌خونه باشم یا ببینمش. اهل خیانتم نیستم ولی این موضوع کلا افسردم کرده از هیچ لحاظ بهم نمیرسه‌ن خرج کردن و‌پول تو‌جیبیم ن سکس میشه راهنمایم کنید چیکار کنم

  22. سلام وقت بخیر …من باهمسرم دوسال ازدواج کردم اوایل رابطمون‌خوب بود‌هم‌از لحاظ محبت هم‌سکس ولی‌چند‌مدتی هست فقد ب فمر ارضا شدن خودشه من‌هیچی‌اصلا انگاری من واسش مهم‌نیستم‌میاد‌کارشو‌میکنه و‌میره خیلی از این حرکتش بدم‌اومده و هم‌از خودش طوری شدم ک دلم‌نمیخاپ‌تو‌خونه باشم یا ببینمش. اهل خیانتم نیستم ولی این موضوع کلا افسردم کرده از هیچ لحاظ بهم نمیرسه‌ن خرج کردن و‌پول تو‌جیبیم ن سکس میشه راهنمایم کنید چیکار کنم

  23. فعلا زندگی من همینطور است خیلی خسته شدم یک دختر هم دارم نمیگم شوهرم مردی بدی است ولی هر روز که سپری میشود در مقابل ام خیلی بی تفاوت میشود فکرش را نمیکند که خانم دارد نمیدانم چی کنم

    1. سلام من و همسرم حدود یک سال است که تو زندگی مشترکمون دچار سردی رابطه شدیم یعنی با هم حرف نمی‌زنیم دور از هم میشینیم اکثر ساعات بدون حرف زدن هستیم البته من خیلی تلاش میکنم که با هم حرف بزنیم ولی خانومم هی میگه ولم کن حوصله ندارم نمیدانم باید چه بکنم پدر ضمن دوتا بچه ام دارم

  24. اساس و بیس مشترک در هر رابطه زندگی مشترک سکس ،علت اصلی سردی روابط ،عدم توجیه به رابطه جنسی و سکس ،آقایون و خانومای عزیز ،اول ببینید طرف مقابل مثل خودتون گرم مزاج و سکس پسند بعد برید زیریک سقف و زندگیتون شروع کنید.

  25. دلیل اصلی سردی و گرمی رابطه عدم توجیه زن ومرد در سکس و رابطه زناشویی ،بنظرم سکس پایه و اساس زندگی مشترک .

    1. فربد جان سلام:
      همه چیزو از چشم خودت نبین.مت هم در این مورد مشکل دارم ولی میگم من در این مورد مشکل دارم ونمی گم هم.شما هم اگه این مشکلت حل بشه ولی یه اتفاق دیگه باعث کاهش صمیمیت شما بشه چی؟اگه پولدار باشی و ببینی فقط در زمینه رفع احتیاجات مادی مشکلی نداری ولی خدای ناکرده بچه ات ناخلف شدی؟

  26. هر کاری کنی بعد از مدتی رابطه سرد میشه
    .بخصوص از طرف مرد.چون مرد اولا ذاتا تنوع طلب هست .دوم احساس مسولیت سنگین .هیچ کسی هم نمی تونه این موارد رود رو درست کنه چون اصلا این موارد در ساختار مرد هست بیماری نیست که .حالا یکی کمتر یکیبیشتر.حالا اگر زن بد اخلاق باشه یا مشکلاتی دیگر که دیگه اتفاقات بدی می افته.کلا زندگی متاهلی جز بدبختی و پیری حاصلی ندارد

    1. به نظرمن حرف اریا قابل قبول نیست..اگر هردو عاشق هم باشن وبه خواسته های هم دیگه احترام بذارن ..وحرمت بینشون از بین نره …هیچوقت سردی ازهم به وجود نمیاد..من ۳۷سالمه یه هم سایه داریم ۵۲سالشه هنوزم میگه رابطه بین من وزنم هیچ تغییری نکرده ..چون که حواسمون به هم دیگه بوده……اگه تواین دوره زمونه زن ومرد ازهم سرد میشن .مطمئن باشید که تنوع طلب هستش ..ومعنای واقعی زندگی زناشویی رو نمیدونن..

  27. به نظرم سرمای عاطفی اگه دو نفر زن و شوهر هستن اول باید برن پیش روانکاو یا هرچی هست اسمش هست درمان شن اگه نشد خیانت (کی گفته بده؟! خدایی🤣)یا طلاق بگیرن خیلی عالیه چون فقط دارین همو اذیت می کنید

      1. منم دخترم با همسرش خیلی زندگی عالی وصمیمی داشتن ولی حالا زندگیشون سرد وبی روح هست پسر شون ۴ ساله هست دوتاشون عین بچه شدن فقط بازی کلاف میکنن اصلا انگار نه انگار زندگی دارن حالا هم کلا روابط سرد وبی روح‌شده دخترم هم راضی نمیشه بره دنبال درمان میگه من مشکلی ندارم اون نیاز به درمان داره البته اونم مغازه مکانیکی داره اهل دخانیات یا خلاف نیس حالا ۳ ماه دخترم با پسرش پیش ما هستن وانگار نه نگار زندگی خیلی سرد وبی انگیزه برا دخترم هست فقط بازی گوشی وهیچ کاری هم نمیکنه تو منزل نمی تونم بهاش حرف بزنم خیلی لج بازه

      1. روشنک جان گوش نکن ببخشید سلام:
        بعضی وقتا آدما تو حالین که نمی دونن چی می گن.خیانت بدترین که چه عرض کنم اصلا راهکار نیست.بالاتر از سیاهی اگه رنگی در این کارها باشه طلاقه.عمری زندگی وحشتناک به لگدکوب کردن شخصیت خودت با مثلا خیانت نمی ارزه.نهایتا ضر بی خود زد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

رزرو وقت

شما برای تعیین وقت می توانید با کلیک بر روی شماره های زیر با مرکز مشاوره بینش نوین تماس حاصل نمایید:

مشاوره حضوری،تلفنی و آنلاین کلینیک بینش نوین
مشاوره حضوری،تلفنی و آنلاین کلینیک بینش نوین

رزرو وقت

شما برای تعیین وقت می توانید با کلیک بر روی شماره های زیر با مرکز مشاوره بینش نوین تماس حاصل نمایید:

رزرو دوره

پس از ثبت اطلاعات، همکاران ما در اسرع وقت با شما تماس می‌گیرند.

اطلاعات شما ثبت گردید به زودی با شما تماس خواهند گرفت.

رزرو دوره

پس از ثبت اطلاعات، همکاران ما در اسرع وقت با شما تماس می‌گیرند.

اطلاعات شما ثبت گردید به زودی با شما تماس خواهند گرفت.

رزرو دوره

پس از ثبت اطلاعات، همکاران ما در اسرع وقت با شما تماس می‌گیرند.

اطلاعات شما ثبت گردید به زودی با شما تماس خواهند گرفت.

مشاوره حضوری،تلفنی و آنلاین کلینیک بینش نوین
مشاوره حضوری،تلفنی و آنلاین کلینیک بینش نوین

رزرو دوره

پس از ثبت اطلاعات، همکاران ما در اسرع وقت با شما تماس می‌گیرند.

اطلاعات شما ثبت گردید به زودی با شما تماس خواهند گرفت.

رزرو وقت

شما برای تعیین وقت می توانید با کلیک بر روی شماره های زیر با مرکز مشاوره بینش نوین تماس حاصل نمایید:

مشاوره حضوری،تلفنی و آنلاین کلینیک بینش نوین
مشاوره حضوری،تلفنی و آنلاین کلینیک بینش نوین

رزرو وقت

شما برای تعیین وقت می توانید با کلیک بر روی شماره های زیر با مرکز مشاوره بینش نوین تماس حاصل نمایید: