کودک آسیبپذیر است، مراقب خطاهای تربیتی باشید – بخش اول
کودک آسیبپذیر است، مراقب خطاهای تربیتی باشید – بخش دوم
کودک بسیار حساس و آسیب پذیر است.
بنابراین بسیار مهم است کلام خود را با یادآوری این موضوع شروع کنیم که والدین هیچچیز به غیر از خیر و صلاح کودکان خود نمیخواهند،
و همه ما این موضوع را به خوبی میدانیم. متأسفانه مشکل از جایی آغاز میشود که والدین، به صورت ناخواسته و به دلیل نداشتن اطلاعاتی کافی، کاری را انجام میدهند که به کودک آسیب وارد میشود. در مورد وسعت این آسیب نمیتوانیم به راحتی توضیح دهیم،
اما فقط این نکته را در ذهن خود داشته باشید، که این آسیبها، تا سالیان دراز زندگی کودک شما را تحت تأثیر خود قرار خواهند داد.
مراقب حرفهای خود با کودک باشید
متأسفانه گاهی اوقات فراموش میکنیم که نحوه شنیدن، و تحلیل کودک، با ما متفاوت است.
کودک آن چیزی را که میشوند و در ذهن خود میپردازد، الزاماً آن چیزی نیست که والدین بیان کردهاند، زیرا ذهن کودک معمولاً شاخ و برگ زیادی به حرفهای ما میدهد و آن گونه که میخواهد آنها را تجربه میکند. بنابراین زمانی که داریم با کودکان صحبت میکنیم باید حواسمان باشد که آنها حرفها و رفتار ما را به صورت تجربیات هیجانی خاصی در ذهن خود نگه میدارند که ممکن است آسیبرسان باشد.
توسل به دروغهای ترسناک شیوه خوبی برای کنترل کودک شما نیست
بارها و بارها دیدهایم که والدین برای مجبور کردن کودک به انجام کارهای غیر دلخواه او، متوسل به انواع و اقسام دروغهای عجیب و غریب و حتی ترسناک میشوند.
خاطرم هست یک بار در هواپیما شنیدهام مادری فرزندش را تهدید میکرد که اگر کمربند ایمنی خود را نبندد، خلبان هواپیما ممکن است
او را به شدت تنبیه کند.
یادمان باشد که ایجاد ترس ممکن است در آن لحظه خاص مشکل را حل کند و کودک حاضر شود کمربند ایمنی خود را ببندد، اما در طولانی مدت، ترس عمیقی در وجود او ایجاد میکند که عامل بازدارندگی در بسیاری از کارها خواهد شد.
بجای استفاده از دروغهای مصلحتآمیز، از چه شیوه دیگری میتوانیم استفاده کنیم
همان طور که میدانیم، استفاده از این شیوه میتواند در کوتاه مدت مفید باشد اما در دراز مدت آسیبی زیادی برای فرزند شما به همراه دارد.
بهترین شیوه استفاده از صداقت و شفافیت است.
میدانیم که با بچه خردسالی که نمیخواهد غذایش را بخورد، صادقانه صحبت کردن کار بسیار سختی است، اما باور کنید با قدری صبر میتوانید این کار را به خوبی انجام دهید.
این موضوع علاوه بر اینکه آسیب با خود به همراه ندارد میتواند به کودک آموزش دهد تا چگونه، او هم در مورد نیازها و مسائل خود راحت با والدینش گفتگو کند.
هیچوقت کودک خود را تهدید نکنید
گفتن جملاتی نظیر اینکه دیگر با تو بازی نخواهم کرد یا دیگر خانه مادربزرگ نمیرویم، واقعاً مشکلی را از شما حل نمیکند.
یادمان باشد که میخواهیم با کودک رابطه سالم و سازندهای ایجاد کنیم.
رابطهای که پایه آن تهدید و ایجاد ترس باشد، نمیتواند سبب رشد و پیشرفت هویتی کودک شود. فراموش نکنید که فرزند شما معمولاً مسائل منفی را بسیار جدی میگیرد، حتی اگر شما آنها را به شوخی بیان کنید.
حتی ممکن است فرزند شما بیشتر لج کنید و این رفتار او، نشانهای از خشم زیاد نسبت به رفتار شما است.
بهتر است به جای سرزنش و تهدید، به کودک کمک کنیم تا نتیجه اشتباه خود را ببیند.
بهتر است بجای اینکه برای کنترل و مهار کودک، او را تهدید کنیم یا بترسانیم، به او نشان دهیم که رفتارهای اشتباه ممکن است
با نتایج ناخوشایندی همراه باشد.
مثلاً اگر کار اشتباه انجام داد، بجای اینکه او را از پارک بردن محروم کنید یا تهدیدش کنید که دیگر هیچوقت اجازه نخواهید داد که با دوستانش بازی کنید، به راحتی میتوانید انجام این کارها را به تعویق بیندازید.
او به خوبی میفهمد که در صورت مرتکب شدن اشتباهی، باید با نتیجه آن مواجه شود. البته فراموش نکنیم که ما قرار نیست او را تنبیه یا سرزنش کنیم.
پدر و مادر باید برای تربیت مناسب کودک از شیوه یکسانی استفاده کنند.
گاهی اوقات میبینم که برخورد والدین با کودک دچار یک دوگانگی است.
مثلاً مادر دائماً مراقب است تا بچه لباس خود را کثیف نکند و اجازه نمیدهد او بازی کند، اما پدر کاملاً آسان گیر است و به راحت اجازه انجام هر کاری را به بچه میدهد. این دوگانگی سبب میشود که پیامهای تربیتی والدین به صورت شفاف و دقیق به کودک نرسد و او متوجه نشود که در نهایت چه رفتاری صحیح است و چه رفتار اشتباه. این دوگانگی ممکن است باعث شود بچه به سمت والد که آسان گیرتر است نزدیکتر شود و از دیگری فاصله بگیرد.
والدین باید بر سر یک شیوه تربیتی مناسب با یکدیگر به توافق برسد
بسیار مهم است والدین در مورد الگوی رفتاری خود با کودک، با یکدیگر به تفاهم برسند.
آنها باید بدانند که هر کدام در هنگام بروز رفتاری ناخوشایند از طرف فرزندشان، قرار است چه کاری انجام دهد. این هماهنگی سبب میشود که یک پیام خیلی مشخص و صریح به کودک برسد و این فرصت را در اختیار او هم قرار میدهد، تا خود را راحت تر با نظر والدین هماهنگ کند.
فرزند شما زمانی که دقیقاً بداند چه کاری را باید انجام بدهد و از چه چیزی باید فاصله بگیرد، راحتتر خود را با انتظارات تطبیق میدهد.
پاداش بیدلیل کودک شما را بد عادت میکند
بارها دیدهایم که والدین با پاداش یا رشوه دادن، کودک خود را ترغیب میکنند که کاری را برخلاف میلش انجام دهد. مثلاً به او وعده میدهید که اگر غذایش را به صورت کامل بخورد، بعد از شام تکهای شکلات به او خواهید داد.
این شیوه تأثیر خیلی خوبی دارد و سبب میشود او با اشتیاق زیاد کارهای ناخوشایندش را انجام دهد تا پاداش بگیرد.
اما در درازمدت او از شما انتظار خواهد داشت که برای انجام هر کاری به او پاداش بدهید .
البته هر بار باید با چیز جدیدی او را وسوسه کنید تا کار مورد نظر شما را انجام دهد.
بجای پاداش بیدلیل یا رشوه، کودک را تشویق کنید تا انتخابهای بهتری داشته باشد
بجای اینکه همیشه در آستین خود هدیهای نگهدارید تا به کمک آن کودک خود را مجبور کنید تا در خانه مادربزرگ، مؤدب و باوقار رفتار کنید،
برای او توضیح دهید که باادب بود چقدر برای شما اهمیت دارد. فراموش نکنیم که والدین مهمترین افرادی زندگی یک کودک هستند
و او تمام تلاشش را میکند تا والدینش از او راضی باشند.
بنابراین بجای ایجاد روابط پنهان و غیرمستقیم با او، میتوانید به راحتی در مورد احساس و اهمیت برخی رفتارها، با فرزند خود صحبت کنید.
البته اگر او به حرف شما گوش نداد ممکن است دلیل خاصی داشته باشد که باید به آن بپردازید.