دوستیها برای سلامتی عاطفی کلیدی هستند.
همه ما نیاز داریم یک شبکه حمایتی داشته باشیم که این احساس را به ما بدهد متعلق به هم هستیم و از آنچه هستیم قدردانی میکنیم، دقیقاً همان طوری که هستیم نه بیشتر و نه کمتر.
دوستیها امکان داشتن یک “خانواده انتخابی” را برایمان فراهم میکنند.
آنها روابط داوطلبانهای هستند که ما خودخواسته با افراد مورد علاقهمان و کسانی که دوستمان دارند ایجاد میکنیم.
ما دائماً در حال رشد و تغییر هستیم و همچنین دوستیهای ما در حال تغییر و رشد هستند.
با این حال، همه دوستیها به اندازه کافی با دوام و انعطافپذیر نیستند که بتوانند همراه با رشد و توسعه هر فرد رشد کنند و تغییر مکان دهند.
قرار نیست هر دوستی یک عمر ادامه داشته باشد.
برخی از روابط “فصلی” هستند و نشان میدهند ما چه کسانی هستیم و در چه لحظه ای از یک زمان خاص قرار داریم و اصلاً هم مشکلی نیست.
به یاد داشته باشید اختلافات در رابطه دوستانه رخ میدهد و اجتناب ناپذیرند، درست مانند هر رابطه ای، اما رفتارهایی وجود دارد که احتمالاً تعارضات را افزایش میده، البته برخی رفتارها باعث کاهش اختلاف و تعارض میشوند.
انتخاب با شماست، آنهایی را تقویت کنید که باعث استحکام هر چه بیشتر دوستی شما شود.
چگونه طی ده مرحله رابطه دوستانه را نابود کنیم
اول: نسبت به روابط و دوستان دیگر دوست خود، ابراز حسادت و انتقاد داشته باشید.
این خودخواهانه است و همچنین نشاندهنده عدم عزت نفس از طرف شماست.
دوم: درست در صورت نیاز یک دوست، جواب او را ندهید و از کمک کردن امتناع ورزید.
اگر زمانی که دوستتان در مضیقه است به او کمک نمیکنید، نمیتوانید انتظار داشته باشید که دوستان در مواقع ضروری در کنار شما باشند.
سوم: اگر رازدار دوست خود نباشید. اعتماد، مشخصه یک رابطه دوستانه سالم است.
اگر از اعتمادی که دوستی برای شما قائل شده است سوءاستفاده کنید. بنابراین از آن دسته دوستانی نخواهید بود که دیگران برایش ارزش قائل هستند.
چهارم: اگر به دوستان خود اعتماد نکنید و به آنها اطمینان نداشته باشید.
اعتماد یک خیابان دو طرفه است و اگر دوستان احساس نکنند شما به آنها اعتماد دارید، احساس نمیکنند که برای دوستی آنها هم ارزش قائل هستید.
پنجم: دوست خود را در مقابل دیگران قرار دهید.
بازخوردهای سازنده میتواند بسیار مفید باشد، اما همه چیز وابسته به زمان است.
ششم: اگر از توجه مثبت و همدلی خودداری کنید.
اهداف اصلی دوستی شامل تأمین تفاهم و وابستگی است.
اگر نسبت به احساسات یا رفاه یک دوست بیتفاوت هستید، ادامه دوستی چندان معنایی ندارد.
هفتم: وقتی دوستانتان دور و برتان نیستند، از آنها دفاع نکنید و حامیشان نباشید.
اگر دوستتان مواقعی که احتیاج دارید هوای شما را ندارد، بیانگر این است واقعاً زیاد دوست نیستید.
هشتم: اگر در حمایت عاطفی از دوستان در صورت نیازشان، غفلت کنید دوستی از بین خواهد رفت.
یکی از اهداف اصلی دوستی، حمایت و تعلق خاطر است.
نهم: اگر ایرادهایی از دوست خود بگیرید، به طور مثال، درباره رفتارها و انتخابهایشان، آنچه فکر میکنید باید انجام دهند یا کاری که میخواهید برایتان انجام دهند ولی کوتاهی کردهاند، نحوه رفتارشان آن طور که شما میخواهید نیست، حتی مطرح کردن موضوعاتی که میدانید نوعی تهاجمی رفتار کردن در قبال آنها محسوب میشود.
دهم: اگر به گونهای رفتار کنید که نیازهای شما همیشه در اولویت قرار دارند، بدون اینکه حتی فکر کنید ممکن است دوست شما نیازمند توجه و پشتیبانی شماست.
چگونه میتوان در۱۰ قدم با کسی دوست شد
اول: مهمترین فاکتور، از همان ابتدا این است، خود واقعیتان باشید.
اصالت، مهمترین خصیصه برای داشتن یک رابطه دوستانه سالم است.
دوم: در ابتدا مرزهای مشخصی تعیین کنید زیرا این موضوع برای همه روابط سالم ضروری به نظر میرسد.
تعیین انتظارات در آغاز یک رابطه جدید بسیار سادهتر از این است که طی رابطه برای سلطه داشتن بر یکدیگر تلاش کنید.
سوم: زودتر وقت خود را برای گفتگو و ملاقات اختصاص دهید تا دوستی به طور طبیعی از طریق فعالیتهای مشترک و زمان صرف شده بین شما همچون وزش نسیم به آرامی بین شما تعمیق یابد.
چهارم: انتظارات مربوط به دوستی را در همان اوایل آشنایی اعلام کنید.
اگر دوستی انتظارش از شما بالاست و بسیار متوقع است، از شما میخواهد بیش از حد رک باشید یا توقع دارد بابت دوستی وقت زیادی صرف او کنید، در واقع به او بگویید درباره همه این انتظارات چه احساسی دارید.
پنجم: از مصاحبت با دوستان خود نهایت لذت را ببرید و مایل باشید فعالیتهای جدید را همراه هم امتحان کنید، از مکانهای جدید بازدید کنید و تجربههای جدید را کنار هم رقم بزنید.
اگر زمانی خطری ما را تهدید کند دوستان ما همچون تیم حمایتی کنار ما هستند و دوستان واقعی هیچ اهمیتی نمیدهند اگر اولین بار در یک باشگاه گلف، چوگان را ناشیانه بچرخانید.
حتی در صورتی که میخواهید وانمود کنید خیلی هم حرفهای بازی میکنید شما را میپذیرند.
ششم: واقعاً دوست جدید خود را بشناسید و در مورد خودتان توضیحات بیشتری در اختیارش قرار دهید.
دوستیها بر اساس میزان اطلاعاتی که اشخاص به طور متقابل در اختیار یکدیگر میگذارند ساخته میشوند.
دوست خود را دعوت کنید تا در مورد خودش بیشتر بگوید، اما همیشه باید آنها هم تمایل به این کار داشته باشند.
خود افشایی (از خود گفتن ) یک طرفه باعث میشود شخص پس از صحبت کردن در مورد مسائل خودش احساس آسیبپذیری کند و از طرف دیگر اگر این امکان برای توضیح دادن درباره خود را نداشته باشد احساس معذب بودن به او دست خواهد داد.
هفتم: با دعوت از دوستان جدید و قدیمی برای شناختن یکدیگر تلاش کنید، آنها را در رویدادهای اجتماعی با یکدیگر آشنا سازید.
در زندگی ما همیشه جا برای یک دوست جدید دیگر وجود دارد، پس نترسید “دوستان خود را” با یکدیگر به اشتراک بگذارید.
هشتم: به قولها و برنامههای خود وفادار باشید. رویدادهای زندگی میتوانند مانع بهترین برنامهریزیهای تعیین شده باشد، اما تمام تلاش خود را بکنید تا در زمان و مکانی که قول دادهاید حضور داشته باشید، و وقتی گفتید هوای دوستانتان را دارید هر کاری از شما ساخته است را انجام دهید.
نهم: همیشه با دوستان خود در تماس باشید، خواه در همسایگی شما باشند یا حتی اگر کیلومترها با شما فاصله دارند.
در جریان زندگی دوستان خود باشید و “مشغول” بودن و کمبود وقت را بهانه نکنید.
وقتی به یاد دوست خود هستید تنها به یک تماس فوری و پیام کوتاه بسنده نکنید، چرا که آنها متوجه نوع رفتار و میزان اهمیت ما به دوستی خواهند بود.
دهم: در اوقات خوش دوستان سهیم باشید، جشن برای شغلهای جدید، میهمانی گرفتن بابت برنده شدن در قرعهکشی و خوششانسیهایی که موفقیتآمیزند را با هم جشن بگیرید.
دوستان نه تنها برای حمایت از شخص ما در هنگام لغزشها کنارمان هستند، بلکه دوستان خوب، موفقیتهای یکدیگر را با هم جشن میگیرند و در شادیها با یکدیگر سهیم هستند.