علائمی که نشان می‌دهد یکی از همکاران شما مبتلا به اختلال شخصیتی است

علائمی که نشان می‌دهد یکی از همکاران شما مبتلا به اختلال شخصیتی است

اختلال شخصیتی چیزی نیست که فقط مربوط به روابط نزدیک انسان باشد. افراد مشکلات خود را در هر نوع رابطه‌ای نشان می‌دهند. فردی که از اختلال شخصیتی رنج می‌برد، تنشی را در محل کار و در اطراف خود ایجاد می‌کند که ضروری نیست. فردی را می‌شناختم که با داشتن این مشکلات به کار خود را در شرکت جدید آغاز کرده بود. بقیه افراد همیشه در کنار او مضطرب بودند و وقتی وارد اتاقی می‌شد،

همه ترجیح می‌دادند سکوت کنند.

جالب است بدانید که حتی چند بار بایت رفتار غیرعادی به او تذکر داده شد اما تغییر اتفاق نیفتاد.

در عوض او به شدت با افرادی که فکر می‌کرد در موردش بدگویی کرده‌اند، دچار مشکل شد.

جالب است بدانید که همه از مشکلات آقای کمالی در محیط کار با خبر بودند به غیر از رئیس او. این موضوع سبب شده بود که تلاش‌ها برای تغییر شرایط آقای کمالی نتیجه‌ای به همراه نداشته باشد.

بعد تعدادی شکایت،  بالأخره فردی که در نیروی انسانی مسئول جذب او بود واکنش نشان داد.

هیچ‌چیزی غیرعادی در رفتار پرونده او دیده نمی‌شد. آقای کمالی حتی نمرات مناسبی هم در آزمون‌های استخدامی کسب کرده بود. مشکل این فرد ناتوانی در برقراری روابط کارآمد و فقدان مهارت‌های ارتباطی بود، البته نه به صورت شدید. کاملاً مشخص بود که مهم‌ترین دلیل مشکلاتی که آقای کمالی ناخواسته در محیط کار خود ایجاد می‌کرد به دلیل اختلال شخصیتی او بوده.

انواع مختلفی از اختلالات شخصتی وجود دارد:

پارانویید، اسکیزویید، اسکیزوتایپال، آنتی سوشال، بوردلاین، نمایشی، خودشیفتگی، اجتنابی، وابسته و اختلال شخصیتی وسواس جبری. هر کدام از این اختلالات ویژگی‌های منفی خاص خود را به همراه دارند اما به صورت کلی تمامی آن‌ها سبب ایجاد مشکلات جدی در روابط بین فردی می‌شود. بهر حال در محیط کار رابطه بین اعضا گروه اهمیت کلیدی دارد و طبیعی است که در صورت ایجاد مشکلی در این موضوع شاهد چالش‌های جدی در سازمان باشیم.

در این مقاله می‌خواهیم با بیانی ساده علائمی را توصیف کنیم که می‌توانند نشان دهنده اختلال شخصیتی فردی در محیط کار باشند.

 

آرامشی دیگر وجود ندارد

کارمندان همیشه در اطراف آقای کمالی فکر می‌کردند که دارند دیوانه می‌شوند. آن‌ها نمی‌توانستند معنایی برای اتفاقاتی که در شرکت می‌افتد پیدا کنند. آقای کمالی دائماً دیگران را قانع می‌کرد که دلیل اصلی بروز مشکلات خود آن‌ها بوده‌اند و در نتیجه همکاران او دائماً اضطراب زیادی را تجربه می‌کردند و نمی‌توانستند با آرامش به کار خود بپردازند.

 

 

1. دو شخصیت متفاوت
2. به نظر می‌رسید که آقای کمالی دو شخصیت متفاوت دارد. او در مواجهه با
3. همکاران خود شخصیتی را نشان می‌داد و در مقابل مدیران و رئیسش شخصیتی
4. متفاوت. اگرچه اختلال شخصیتی همیشه وجود دارد اما در موقعیت و شرایط
5. مختلف ممکن است رفتاری متفاوت را نمایش دهد. مثلاً اگر آقای کمالی
6. دچار اختلال شخصیتی نمایشی باشد، در صورت که بخواهد رئیس خود را
7. تحت تأثیر قرار دهد، بهتر از هرکس می‌تواند این کار را انجام دهد، اما نمی‌تواند
8. این ضرب آهنگ را برای مدت طولانی حفظ کند.

در اطراف او تنش زیاد است

همکاران آقای کمالی همیشه این باور را داشتند که در اطرافش تنش زیادی وجود

دارد و آن‌ها تلاش می‌کنند تا به گونه‌ای رفتار کنند که اسیر خشم او نشوند.

بنابراین آن‌ها ترجیح می‌دانند که آقای کمالی در سرکار حاضر نشود تا فضا تنش کمتری

داشته باشد و همه چیز آرام تر باشد.

 

 مقاومت در مقابل تغییر

9. آقای کمالی در مورد تغییر رفتار صحبت می‌کرد، اما منظور واقعی او این بود
10. که دیگران باید تغییر کنند و او مشکل خاصی ندارد. اگرچه او تمایلی ندارد
11. که دیگران حریم‌های سالمی اطراف خود تعیین کنند. در نتیجه او ترجیح می‌دهد
12. که دیگران به گونه‌ای تغییر کنند تا راحت‌تر بتوانند مسائل او را تحمل کنند.

دروغ گفتن به دیگران

همکاران آقای کمالی این احساس را داشتند که به آن‌ها دروغ گفته شده. اگرچه

شاید دروغ‌گویی او به صورت محسوس اتفاق نمی‌افتاد اما الگویی از بزرگنمایی،

اجتناب از پرداختن به موضوعات حساس و مخفی کردن اطلاعات کلیدی

در رفتار او دیده می‌شد. جالب است بدانید که آقای کمالی غالباً مشکلات خود

را فرافکنی می‌کرد و می‌گفت این دیگران هستند که به او دروغ میگویند یا

او را مجبور می‌کنند تا به آن‌ها دروغ بگوید.

 

عدم مسئولیت‌پذیری

غالباً شیوه مسئولیت‌پذیری آقای کمالی بدین صورت انجام می‌شد:

واقعاً متأسفم، اما تو هم …….، طبیعی است که این شیوه ارتباطی به مسئولیت‌پذیری

ندارد. همان طور که قبلاً گفتیم، انگار همیشه مشکل دیگران هستند و حتی اگر من بدترین

کار ممکن را انجام می‌دهم بار هم آن‌ها هستند که من را در این موقعیت قرار دادند.

 

محیط آشفته

و در نهایت اختلال شخصیتی سبب می‌شود که فرد ذهن آشفته‌ای پر از احساسات و افکار متفاوت داشته باشد.

ذهن آشفته سبب می‌شود که فرد دنیای آشفته‌ای را در اطراف خود ایجاد کند.

در نتیجه اطرافیان واقعاً نمی‌توانند بفهمند که با چه جیزی مواجه هستند.

۴ اشتباهی که افراد باهوش در مورد مدیریت اضطراب مرتکب می‌شوند

علائمی که نشان می‌دهد یکی از همکاران شما مبتلا به اختلال شخصیتی است