در ادامه مقاله قبلی به بررسی اشتباهاتی میپردازیم که رابطه عاطفی را تحت تأثیر خود قرار میدهند.
لطفاً توجه داشته باشید که ممکن است همین الان این اشتباهات کوچک یا بزرگ سبب شکر آب شدن رابطه بین شما و همسرتان شده باشد.
بنابراین این مقاله را با دقت زیاد بخوانید و از چالشهای رابطه عاطفی به راحتی عبور نکنید.
۳. از دست شریک زندگیتان خشمگینید که چرا از شما عصبانی شده است.
معمولاً این حالت در یکی از شرایط زیر به وجود میآید:
- شریک زندگیتان ناامید است و دلیل آن را به شما میگوید، اما این کار او به قدری احساساتتان را جریحهدار میکند که در نهایت آرامشتان را بر هم میزند.
- شریک زندگیتان میگوید که ناراحت است، و شما به جای اهمیت دادن به ناراحتی او، از نحوه بیان احساس گله و شکایت میکند.
- شریک زندگیتان ناراحت است، اما شما ناگهان شروع به تشریح و انتقاد از کار او میکنید، این پافشاری شما شرایط را بدتر میکند. در این صورت این شمایید که باید عذرخواهی کند.
همه ی این موارد، راههای منتهی به یک گفتگوی سازنده را مسدود میکند.
رک بگویم: اگر این موارد را انجام میدهید، از آن دست بکشید. این نوع رفتار مخرب است و روش مناسبی در رابطه عاطفی نیست.
اگر شریک زندگیتان در هنگام ناراحتی به شما حمله میکند، در مقابل شما سکوت میکند، یا در مواقعی که به وضوح مشکلی وجود دارد، اصرار میکند که هیچ مسئلهای در بین نیست، همه این موارد موضوعات مشکل سازی است که احتیاج به بحثهای جداگانه ای دارد.
اما حتی در مواقعی که شریک زندگیمان ناراحتیاش را درست ابراز میکند، باز هم شاهد این قبیل سرزنشها هستیم.
سعی کنید به جای تدافعی عمل کردن، کنجکاو باشید.
سراپا گوش بودن به جای جبهه گیری کردن کار سختی است، اما دقیقاً همان چیزی است که ما در روابط رشد یافته به آن نیاز داریم.
همه ی تلاشتان را انجام دهید تا گفتگو را طولانی تر کنید، قبل از واکنش نشان دادن، بارها آن را ارزیابی کنید، و قبل از آنکه پاسختان را با او در میان بگذارید، مطمئن شوید که فهمیده اید مشکل چیست.
اگر مشکل را درک نکردهاید، سؤالات بی طرفانه بپرسید تا آنکه بتوانید علت نگرانی شریک زندگیتان را بفهمید، تا زمانی که ثابت شود که او را درک میکنید.
سپس سؤال کنید که میتوانید چه کاری برای حل این موضوع انجام دهید، و از او عذرخواهی کنید.
اگر قبل از پایان گفتگو بپرسید «چیز دیگری هست که من نمیدانم؟» امتیاز بیشتری دریافت کردهاید.
ترجیح میدهید برای چیزی که میخواهید، بجنگید تا تقاضا کنید
اکثر اوقات وقتی ناراحت هستیم ارتباط بیشتری برقرار میکنیم، در حالی که قبل از آن ارتباطمان محدود است.
به نظر میرسد که اغلب بعد از یک اتفاق ترجیح میدهیم نومید و عصبانی شویم، به جای آنکه ریسکپذیر باشیم و زودتر انتظارات را برآورده کنیم.
این موضوع میتواند به سادگی درخواست از شریک زندگیتان برای بررسی رویداد اجتماعی ای که در موردش نگران هستید باشد یا به پیچیدگی پیشبینی اینکه در پنج سال آینده زندگی شما چگونه است.
ما معمولاً با درخواست کمک از کسی، احساس آسیبپذیری میکنیم و نمیخواهیم «نیازمند» یا متزلزل به نظر برسیم.
در حالی که با عصبانیت، حتی اگر آشکار کننده نیازمندی و تزلزل ما باشد، میتوانیم لحظهای احساس قدرت و انرژی کنیم، اما این کار به مرور روابطمان را از بین میبرد.
در یک رابطهی سالم، شریک زندگیتان از شما میخواهد که خوشحال باشید.
در غیر این صورت، باید مجدداً در این مورد که میخواهید با این شخص ادامه دهید یا نه، فکر کنید.
من اغلب این را میشنوم که؛ «اما او باید بداند که من چه میخواهم» یا «من نمی خواهم مجبور باشم همه چیز را به او بگویم».
این طرز فکر موجب سالها کینه و ناراحتی میشود که میتواند به راحتی مانع برقراری یک رابطه صحیح و شفاف شود.
شما به حرف شریک زندگیتان گوش نمیدهید.
برای ماهها یا سالها، شریک زندگیتان به شما میگوید که در رابطه عاطفی با شما ناراحت است، احساس میکند که از او حمایت نمیکنید و احساس میکند از لحاظ عاطفی با شما رابطهای ندارد.
ممکن است چیزهای خاصی را از شما بخواهد، ممکن است درخواست کند وقت بیشتری را با او بگذرانید و بیشتر به او توجه کنید، یا حتی ممکن است تقاضا کند تا به یک زوج درمانگر مراجعه کنید.
شما در برابر اظهار نظر او مقاومت میکنید و هنگامی که واقعاً ناامید به نظر میرسد با کینه قول میدهید تا تمام تلاشتان را برای بهتر شدن شرایط انجام دهید.
شاید اصلاحات کوچکی انجام دهید و به نظرتان همه چیز کمی بهتر به نظر برسد.
شاید هم زیاد تلاش نکنید، و به خودتان بگویید که خواسته ی او عادلانه نیست، و عادلانه آن گونهای است که شما هستید، و یا بگویید که “به هر حال به نظر نمیرسد که ناراحت باشد”.
تا این که یک روز شریک زندگیتان اعلام میکند که میخواهد شما را ترک کند، از این که همه چیز درست شود ناامید شده است و دیگر نمیتوانید کاری کنید تا عقیده ی او تغییر کند. این موضوع برای شما شوکه کننده است.
متأسفانه، شما به حرفهای او گوش نکردهاید.
فکر میکنید این موضوعات فقط به شریک زندگیتان مربوط میشود، نه به شما.
متمرکز شدن بر روی اشتباهات شریک زندگیتان و نادیده گرفتن و کوچک کردن اشتباهات یا بیمحبتیهای خودتان فریبنده است.
در این دام نیافتید.
هر اشتباهی را ارزیابی کنید و صادقانه هر چیزی را بررسی کنید.
بهتر است این کار را به اتفاق شریک زندگیتان انجام دهید.
شما باید با خودتان و با یکدیگر روراست باشید. شما میتوانید شرایط جدیدی را ایجاد کنید، به طوری که قرابت هر دوی شما در آن منعکس شود و بدین ترتیب به صمیمیت مورد نظرتان دست یابید.