خشم خود را چگونه کنترل کنید؟ قسمت دوم
در مورد خشم چه میدانید؟ قسمت اول
خشم خود را چگونه مدیریت کنیم؛ سریع‌ترین راه‌حل را پیدا کنید.
ممکن است فرزند شما به دلیل آنکه مجبور بوده به سرعت خانه را ترک کند، تمام اتاقش را به‌هم‌ریخته باشد.
طبیعتاً دیدن اتاق به‌هم‌ریخته او شما را عصبانی خواهد.
اما یک شیوه جالب که می‌تواند به خشم شما کمک کند،
فاصله گرفتن از کانون خشم و عصبانیت است.
به عنوان مثال می‌توانید درب اتاق او را ببندید و زمانی که بازگشت با عصبانیت کمتری از او توضیح بخواهید.
یادمان باشد که ماندن در مقابل کانون عصبانیت، سبب می‌شود که تجربه هیجانی ما شدت یابد.
خشم خود را چگونه مدیریت کنیم؛ پاسخ تمرین شده‌ای را آماده کنید.
شما می‌توانید با انجام کاری که از قبل آماده کرده‌اید، از انفجار هیجانی خود جلوگیری کنید.
مثلاً می‌توانید در هنگام عصبانیت شدید به طرف مقابل بگویید، که الآن حالتان خوب نیست
و بعداً باید صحبت کنید.
شما باید این پاسخ را قبل آماده کنید تا بتواند شما را آرام کنید.
این پاسخ‌ها البته از این نظر هم مفید هستند، که می‌توانند خشم شما را تا حدود زیادی مدیریت کنند،
و اجازه ندهند که خشم تبدیل به رفتار پرخاشگرانه بشود.
بنابراین در مواجه باتجربه هیجانی منفعل نباشید و کاری برای خود انجام دهید.
خشم خود را چگونه مدیریت کنیم؛ یک علامت توقف را در ذهنتان تصور کنید.
تصور تابلوی توقف ممکن است به شما کمک کند تا عصبانیت خود را مدیریت کنید.
این تصویر قرمز رنگ این تابلو با آن خط سفید وسط در سراسر جهان به عنوان علامت ایست و توقف شناخته می‌شود،
و تصور کردن آن می‌تواند به شما کمک کند، که جریان شدید هیجان خود را متوقف کنید.
یادمان باشد که برای اینکه بتوانیم دوباره خشم و احساساتمان را کنترل کنیم،
نیاز به زمان‌داریم و هر چیزی که بتواند این زمان را برای ما بخرد مناسب است.
خشم هیجان قدرتمند است باید برای کنترل آن تلاش کنید.
خشم خود را چگونه مدیریت کنیم؛ الگوهای تکراری را تغییر دهید.
اگر مسیری که به سر کار می‌روید به دلیل ترافیک زیاد همیشه شما را عصبانی می‌کند،
باید شیوه جدیدی را برای رسیدن به محل کار پیدا کنید.
الگوهای تکراری ما را در شرایطی قرار می‌دهند که احساسات و هیجانات تکراری را تجربه کنیم،
ما نیاز داریم که از این الگوها خارج شویم. زمانی که تماس تلفنی با فردی شما را در موقعیت تجربه خشم شدید قرار می‌دهد،
تلاش کنید دلیل آن را ببینید و خود را از آن موقعیت جداسازید.
خشم معمولاً نسبت به یک رویداد بیرونی تجربه می‌شود،
بنابراین اگر بتوانید رویداد بیرونی را کنار بگذارید، مشکلات حل خواهد شد.
خشم خود را چگونه مدیریت کنیم؛ با یک دوست صحبت کنید.
در هنگام تجربه هیجانی شدید، صحبت با یک دوست صمیمی می‌تواند حال ما را دگرگون کند.
منظور من از دوست فردی است که بدون قضاوت حرف‌های شما را می‌شنود و تلاش می‌کند از شما حمایت کند.
شما می‌توانید دلیل عصبانیت خود را به دوستتان بگویید و این موضوع احساس خوشایندی به شما می‌دهد.
او حتی ممکن است به شما کمک کند تا اوضاع را از زاویه دیگری ببینید.
یکی از دلایل تجربه خشم، دیده نشدن و شنیده نشدن توسط دیگران است،
بنابراین به خوبی می‌بینیم که چگونه حضور یک دوست قابل‌اعتماد می‌تواند موثر باشد.
خشم خود را چگونه مدیریت کنیم؛ خشم خود بیان کنید
واقعاً قبول دارم این یکی جزو سخت‌ترین کارهای ممکن به حساب می‌آید.
بله درست حدس زدید، منظور من در اینجا کلامی کردن خشم است.
یعنی باید در مورد دلیل خشم خود صحبت کنید،
و به طرف مقابل نشان دهید که دقیقاً چرا این احساس به شما دست داده،
و برای اینکه بتوانید از آن عبور کنید، به چه چیزی نیاز دارید.
یادمان باشد که کلامی کردن هیجان دقیقاً عکس رفتار پرخاشگرانه است،
بنابراین زمانی که ما یادمی گیریم در مورد خشم خود صحبت کنیم، به همان میزان احتمال رفتار پرخاشگرانه کاهش می‌یابد.
خشم خود را چگونه مدیریت کنیم؛ قبل از اینکه حرفی در از دهان شما خارج شود، در مورد آن فکر کنید
زمانی که آدرنالین تمام وجود شما را فراگرفته و مشغول سوختن در شعله‌های خشم هستید،
هر حرفی ممکن است از دهان شما خارج شود،
که بسیاری از آن‌ها بعداً به شما احساس گناه خواهد داد.
این نکته را هم فراموش نکنیم که در آن لحظات، فکر کردن در مورد تأثیرات حرف‌هایتان کار بسیار سختی است، اما باید آن را انجام داد.
بنابراین قبل از بیان حرفی در مورد دلایل مطرح کردن آن بیاندیشید.
آیا چون عصبانی هستید می‌خواهید آن را بازگو کنید؟
در مورد خشم چه میدانید؟ قسمت اول
خشم خود را چگونه مدیریت کنیم؛ به محض اینکه آرام شدید باید خشم خود را بیان کنید
بیان کردن احساس و هیجان یکی از مهم‌ترین نشانه‌های بالا بودن هوش هیجانی است.
حالا اگر شما توانایی بیان احساس خود را ندارید،
اصلاً نباید نگران باشید زیرا این موضوع می‌تواند با تمرین اتفاق بیفتد.
زمانی که آرام‌تر شدید، در مورد خشم و احساسات دیگرتان صحبت کنید.
تلاش کنید دلیل تجربه احساسی خود را به زبان بیاورید.
بسیار مهم است که طرف مقابل این کلمات را از دهان شما بشنود زیرا به او کمک می‌کند تا بفهمد که در چه شرایطی هستید.
عصبانیت را این بار در غالب کلمات نشان دهید.
خشم خود را چگونه مدیریت کنیم؛ نباید سرزنش کنید
متأسفانه یکی از چیزهایی که خشم به همراه خود میاورد، سرزنش است.
ما تمایل بسیار زیادی داریم که در هنگام تجربه هیجانی دیگران را سرزنش کنیم.
البته این مسئله به همین جا ختم نمی‌شود و پس از آرام شدن، معمولاً بااحساس گناه زیاد،
تیغ تیز انتقاد را به سمت خودمان نشانه می‌رویم.
بنابراین بسیار مهم است که حواسمان به سرزنش باشد،
بله من هم قبول دارم که اتفاق بدی افتاده است اما سرزنش هم قرار نیست کمکی بکند و فقط حال شما و دیگران را بدتر می‌کند.
خشم خود را چگونه مدیریت کنیم؛ نباید کینه به دل بگیرید.
بخشش همیشه نیروی معجزه‌آسا و قدرتمندی در درون خود دارد.
با بخشیدن دیگران می‌توانیم خود را از زنجیری که به دورمان کشیده شده رها و آزاد کنیم.
اگر شما اجازه دهید عصبانیت و احساسات منفی جلوی هیجانات مثبتتان را بگیرند،
ممکن است در تاریک کامل و ناخوشایند تجربیات منفی، خود را دفن کنید.
بنابراین ما باید بتوانیم از خشم خود عبور کنیم، و دیگران را ببخشیم
نه به خاطر آن‌ها بلکه بیشتر به خاطر رهایی و آزادی خودمان.
بنابراین یادمان باشد که با بخشش قرار نیست خشم خود را فراموش کنیم،
بلکه می‌خواهیم از خودمان مراقبت کنیم.
خشم خود را چگونه مدیریت کنیم؛ یادمان باشد که خشم هیجان سالمی است.
متأسفانه بسیار می‌شنویم که خشم را به عنوان احساسی مضر و آسیب‌رسان در نظر می‌گیرند.
باید با قاطعیت بگویم که خشم یکی از مفیدترین احساسات انسان است،
و آن چیزی که آن را آسیب‌رسان می‌کند،
در واقع خود تجربه این احساس نیست بلکه رفتار پرخاشگرانه پس از آن است.
بنابراین باید بین خشم و رفتار پرخاشگرانه تفاوت قائل شویم.
خشم به شما کمک می‌کند تا از حریم‌های خود مراقبت کنید.
زمانی که عصبانی شدید بهتر است بجای نشان دادن رفتار پرخاشگرانه، در مورد آن صحبت کنید.
ز
خشم خود را چگونه مدیریت کنیم؛ به واقعیت توجه کنید.
توجه به واقعیتی که اتفاق افتاده می‌تواند خشم را تا حدود زیادی مدیریت کنید.
مثلاً توجه کنید آیا واقعاً همکارتان قصد دارد به شما بی‌احترامی کند،
یا شاید فقط سلام شما را نشنیده باشد.
یا اگر دوستتان جواب تلفن شما را نداد به این خاطر بوده است که کار مهمی داشته است، یا در داخل جلسه بوده.
این نوع برخورد با موضوع پیش‌آمده به خوبی به شما کمک می‌کند
تا با دیدن دقیق واقعیت و بررسی دوباره اتفاقات بتوانید عصبانیت خود را مدیریت کنید.
بنابراین با بررسی دوباره حقایق شرایط جدیدی برای خود مهیا کنید.
