اختلالات خوردن چیست؟/بخش اول
اختلالات خوردن یکی از پنهانترین یا ناشناختهترین اختلالاتی است که در خانواده وجود دارد و مشکلات زیادی ایجاد میکند. ما میدانیم که درصد بسیار بالایی از ایرانیان از اختلالات خوردن رنج میبرند.
شیوع این اختلالات در گروههای مختلف بسیار بالا گزارششده، جالب است بدانید که 5% جمعیت دختران نوجوان آمریکایی، حداقل به یکی از این اختلالات مبتلا هستند.
اما سؤال مهم این است که چرا زنان و دختران این قدر در خطر ابتلا به اختلالات خوردن هستند؟
بر طبق تحقیقات موسسه ملی سلامت روان در آمریکا، زنان و دختران به صورت کلی، تمایل بیشتری به گرفتن رژیم یا گرفتن رژیمهای سخت دارند تا بتوانند لاغر بمانند.
برخی ورزشها مانند ژیمناستیک یا برخی حرفهها مانند مدلینگ، این باور را برای داشتن اندامی لاغر در آنها تقویت میکند، حتی اگر به معنای کاهش مصرف غذا یا قطع کامل آن باشد.
سه نوع مهم در اختلالات خوردن وجود دارد:
بیاشتهایی عصبی
اختلال پرخوری افراطی
پر اشتهایی عصبی یا بلومیا
نشانگان اختلالات خوردن
بیاشتهایی (که به بیاشتهایی عصبی نیز شناخته میشود) اختلالی است که فرد در آن به دلیل اینکه باور دارد دچار اضافهوزن است، به خود گرسنگی میدهد اگر شما 15% کمتر از وزن ایده آل خود وزن دارد و در حال کاهش وزن به دلیل نخوردن غذا هستید، ممکن است این اختلال در شما نیز وجود داشته باشد.
بلومیا (که به پراشتهایی عصبی نیز شناخته میشود) اختلالی است که همراه با پرخوری زیاد است اما بعد از پرخور فرد به کمک روشهایی مانند استفراغ، سو مصرف ملین، دیورتیک ها و یا ورزش زیاد و شدید، تلاش میکند تا خود را از شر غذایی که خورده خلاص کند. این رفتار که منجر به خارج کردن کالریهای مصرفشده میشود غالباً پاکسازی یا والایش نامیده میشود. فردی که از این اختلالات رنج میبرد ممکن است سالها بدون اینکه به عواقب مشکل خود آگاه باشد، این رفتارهای مخرب را ادامه دهد. وزن اغلب این افراد در حالت نرمال باقی میمانند و از طرفی هم رفتارهای افراطی و پالایش هم در خفا انجام میشود، بنابراین ممکن است کسی از مشکلات آنها با خبر نشود.
اختلال پرخوری افراطی (BED) از این جهت با بلومیا متفاوت است که فرد بعد از پرخوری به دنبال رفتارهای پالایشی نیست.
این افراد اغلب بعد از سیر شدن هم به خوردن غذا ادامه میدهند، حتی زمانی که دیگر گرسنه نیستند. پرخوری سبب میشود مجموعهای از احساسات ناخوشایند نظیر انزجار، شرمندگی و تحقیر خود به سراغ آنها بیاید.
دلایل و تشخیص اختلالات خوردن
اختلالات خوردن مشکلاتی کاملاً جدی به حساب میآیند که باید مانند هرگونه اختلال روانی دیگری، درمان شوند.
به یاد داشته باشید که در صورت عدم درمان این اختلالات، با عوارض جدی جسمی و روانی مواجه خواهید شد که در برخی موارد ممکن است زندگی فرد را تهدید کند.
اگرچه احساس گناه، احساسی است که فرد مبتلا به اختلالات خوردن دائماً از آن رنج میبرد، اما تحت هیچ شرایطی او نباید به خاطر مشکلی که دارد سرزنش شود.
هر چند که دلیل اصلی این اختلالات به روشنی مشخص نیست اما ما میدانیم که مجموعهای از عوامل اجتماعی، بیولوژیکی و روانشناختی میتوانند در ایجاد این رفتارها موثر باشند.
درمان اختلالات خوردن
دو شیوه درمانی مناسب برای اختلالات خوردن مورد استفاده قرار میگیرد. اگر وضعیت جسمی فرد وخیم ارزیابی شود، او حتماً باید برای درمان اختلال خود در بیمارستان بررسی شود. اما زمانی که مشکلات جسمی حاد به وجود نیامده و درجه شدت اختلال فرد خفیفتر است، افراد برای درمان میتوانند سراغ جلسات درمان فردی با یک متخصص رواندرمانی بروند.
دو رویکرد رواندرمانی شناختی رفتاری (CBT) و رواندرمانی متمرکز بر هیجان (EFT) در سالهای گذشته توانستهاند در درمان اختلالات خوردن به موفقیتهای جالبی دست پیدا کنند.
در کنار درمان فردی، گروه درمانی نیز به عنوان یک شیوه مناسب و کاربردی به بیماران پیشنهاد میشود.
به یاد داشته باشیم که اختلاف خوردن در کنار اینکه یک اختلال روانی هستند، یک مشکل جسمی نیز به حساب میآیند. توصیه میکنیم که متخصصین رواندرمانی با کمک و همیاری یک متخصص تغذیه یا یک پزشک فرآیند درمانی را به جلو هدایت کنند. متخصصین تغذیه میتوانند به فرد کمک کنند تا با دریافت رژیمهای غذایی سالم، بر مشکلات تغذیه خود غلبه کند.
مدیریت و زندگی با اختلالات خوردن
زندگی با اختلالات خوردن یعنی زندگی لحظه به لحظه با شرم و احساس گناه.
هر وعده غذایی این پتانسیل را دارد که به عنوان محرک اختلال عمل کند.
در فرآیند درمان، فرد باید یاد بگیرد که به هر وعده غذایی و چیزی که میخورد و چیزی که در ورای آن احساس میکند، آگاه باشد. این آگاهی به او کمک میکند تا بهتر بتوانند حملات عصبی خود را مدیریت کند.
متأسفانه مشکلی که وجود دارد این است که فرد بعد از چند دوره تلاش ناکام و رژیمهای غذایی ناموفق، دچار احساس ناامیدی و درماندگی عمیقی میشود و دیگر دست از تلاش بر میدارد.
ما باید به خاطر داشته باشیم که اختلالات خوردن کاملاً قابلدرمان است اما درمان آن نیازمند نظم، تعهد و زمان است. بنابراین فرد باید آگاه باشد که قرار نیست برای مدتی کوتاه اصولی را پیروی کند بلکه باید تغییراتی در سبک زندگی خود اعمال کند.
اختلالات خوردن چیست؟/بخش اول